تاکنون از چه زاویه هایی به تاریخ ایران نگریسته شده است. عده ای معتقدند که در ایران شیوۀ تولید فئودالی حاکم بوده است و برخی نیز عقیده دارند که شیوۀ تولید فئودالی با اندکی تفاوت روبنایی در آنجا حاکم بوده است. بعضی دیگر قائل به وجود شیوۀ تولید آسیایی هستند. پاره ای از مارکسیست ها، باپیش کشیدن برخی از آثار مارکس، نتیجه می گیرند که مارکس شیوۀ تولید آسیایی را شیوۀتولید دیگری سوای فئودالیسم می داند و برخی از مارکسیست ها نیز می گویند که مارکس هیچ اشاره ای بدان نکرده است و از این رو طرح نظری مارکس که قبلاً به آن پرداخته بود، تغییر کرده و به نوعی شیوۀ تولید آسیایی را مسکوت گذاشته و یا از بیخ وبن حرف خود را پس گرفته است. علاوه بر این، مسئله بعد دیگری پیدا می کند، عده ای شیوۀ تولید آسیایی را در تمایز بافئودالیسم در این می بینند که از نظر زیربنا ( مناسبات اقتصادی )خصوصیات یکسانی دارند، ولی از نظر روبنا ( مناسبات سیاسی ) تفاوت های بسیاری دارند. در این میان، کسانی هم هستند که به شیوۀ تولید مجزایی، با نام شیوۀ تولید آسیایی، قائل هستند که در قسمت بزرگی از آسیا و بخشی از آفریقا و آمریکای جنوبی وجود داشته است. این کتاب به این بخث ها میپردازد
آگوست 17