کتاب فرزند ایران

کتاب فرزند ایران اثر جلال الدین کزازی به نام فرزند ایران منتشر شد. در مقدمه کتاب نیز گفته است: من داستان نویس نیستم؛ دستکم تاکنون نبوده‌ام؛ نیز به درستی و روشنی نمی‌دانم که آنچه که در این کتاب از خامه من تراویده، داستان است یا نه. در چیستی این نوشته بی‌گمان می‌توان به گفت‌وگو ها و چند و چون‌هایی دراز دامان و دانش ورانه و داستانشناسانه دست یازید؛ چند و چون‌ها و گفت‌وگو هایی که به ناچار فرجامی نخواهد داشت.این نویسنده در ادامه پس از بحث درباره اینکه کتاب جدیدش داستان هست یا نه، به هر روی فرزند ایران را گونه‌ای جدید در داستان نویسی ایران خوانده است که خودش برای اولین بار دست به نوشتن چنین گونه از داستان زده است.قصه فرزند ایران از ۳ منبع گرفته شده است. شالوده اصلی این داستان از شاهنامه گرفته شده است چه آنکه فردوسی در مقدمه شاهنامه و گاها در ابتدا و انتهای داستان‌هایش سخنی از رخدادهای زندگی خودش، کسانی که به او در دست یابی به قصه‌ها کمک کرده‌اند و از همسر و فرزندش سخن گفته و این منبع خوبی برای کزازی بوده است تا قصه زندگی فردوسی را بنویسد.منبع دیگر، آثار شاعران و نویسندگان پس از فردوسی بوده است که درباره او مطالبی نوشته‌اند و به قول کزازی بیشتر هم به به بیراه رفته‌اند و شاخ و برگ‌هایی بیهوده و افسانه‌ای به داستان زندگی فردوسی اضافه کرده‌اند.