کتاب سلطنت، امامت، جمهوریت

قرابت و ارتباطی‌ که بین علم و دموکراسی موجود است به مراتب بیشتر از آن است که بعضی‌ مردم تصور می کنند، و آنچه این دو چیز در آن با یکدیگر شریک و شبیه اند اینست که مبنای هر دو مباحثه آزادانه و ترجیح نهادن آن بر اطاعت اوامر است. در آن دوره‌ها و در میان آن جماعاتی که متابعت از علم و عقل را ملاک امور قرار نمی‌دادند و نمی‌دهند هیئت‌ها و مراکزی را به سمت رسمی‌ حافظين معرفت و بیت حکمت می‌شناختند و می‌شناسند ، مثل روحانیون و کهنه معابد در مصر قدیم و لاماها در تبت .
سرزمینی که در آن چنین اوضاع و احوالی حکمروا باشد محیط مناسبی است از برای بر پا شدن حکومت مستبدانه یک نفر یا یک حکومت مطلقه یک دسته قلیل، زیرا که هر گاه در امور مربوط به عقاید همگی‌ مجبور باشند از افکار و نیّات و تمایلات یک یا چند نفر متابعت کنند زمام امور عملی‌ و اداری هم تبعا و قهرا بدست این یک یا چند نفر می‌‌افتد، و با کمال اسانی‌ اقتدار خود را بر سر مردمان نافذ می سازند .ولکن در ممالکی که مردم آن غالباً از دریچه عقل و علم به اعتقادات و مطالب می نگرند عادت برین جاری می شود که در هر امری از امور دلیل و حجّت و برهانی بخواهند که آنها را قانع و راضی‌ کند، و به این اکتفا نکنند که فعلا بزرگ چه فرموده یا عادت و سنت قدیم براین جاری شده است.