انتخابات در ایران به سبک ایران معمول است. معمولن یک عکس معمولی را با رنگها و کیفیتهای مختلف کپی میکنند و بعد از همه میخواهند یکی را انتخاب کنند. این انتخاب را که اساسن تبعیت از اجبار میکند هم امام و هم رهبر ایران مقدس شمردهاند و آنانکه فکر میکنند، برای اینکه از این مقدس یک معمولی و در نهایت یک مهمل بسازند، راهی ندارند مگر رفتن از راهی دیگر و بدل به دیگری شدن. دیگریت ترم تازهایست که حالا در تمام فرهنگهای پیشرو چشم و گوش دارد و دیگریگری اقدامی نوروشنفکرانه در غرب محسوب میشود که حتی یکی مثل اسپیواک بنگالی را از خود به خود تنیتر میداند!
متاسفانه دیگری در فرهنگ سیاسی ایران دیگر فقط آن دیگریِ سابق نیست بلکه کاملن مطرود است. دیگران آن دسته از ایرانیهایی هستند که خوب فکر میکنند اما در اقلیت مطلقاند. مدیاها آنها را نادیده میگیرند چون مطابق خواستشان رفتار نمیزنند. حالا دیگر حفظ استقلال فکری برای یک ایرانی که میخواهد تاثیرگذار باشد تقریبن غیرممکن است. معمولن وقت انتخابات، آنان که صدای فراگیری دارند همه مثل هم فکر میکنند و مثل هم حرف میزنند، اما اقلیتی که من نامشان را دیگران می گذارم در داخل و خارج با شیوههای مختلف حذف میشوند تا جز صدای مسلط به گوش نرسد، اما دیگر نباید گوشه گرفت. وقتش رسیده که دیگر فکر، جای مهملات ژورنالیستی را که مثل مگس تولید مثل میکند بگیرد. حالا دیگر اندیشیدن ورای معمول اهمیت دارد. حقیقت این است که انتخابات در هیچ کجا دیگر چاره نیست
ژانویه 07