نویسنده: کورتزیو مالاپارته
از این کتاب بیزارم، از آن با تمام وجودم متنفرم. با این کتاب بود که آن چیز حقیری نصیبم شد که افتخار نام دارد. اما همه بدبختی هایم نیز با همین کتاب آغاز شد. به خاطر همین کتاب بود که ماههای آزگار زندان کشیدم، سالهای مدید در جزیره لیپاری در تبعید بودم و پلیس مرا آزارها داد. آزارهایی همانقدر پست که بی رحمانه. باز به خاطر همین کتاب بود که هم خیانت دوستان و بدخواهی دشمنان را شناختم و هم خودپرستی و بدطینتی انسان را. این کتاب سرآغاز آن افسانه ابلهانه ای است که چهره موجودی سنگدل و کلبی مسلک را به من میدهد و ازم ماکیاولی یی در رخت کاردینال رتز می سازد. اما من به جز یک نویسنده، یک هنرمند و انسانی آزاد نیستم که بیش از آنکه در بند رنج خود باشد، در بند رنج دیگریست.
تکنیک کودتا برای نخستین بار در سال 1931 در فرانسه چاپ شد و این چاپ جدید، به نوعی بزرگداشت یکصدمین سالگرد انتشار مانیفست حزب کمونیست در 1848 است. اما این کتاب هنوز همانقدر زنده و تازه است که در سال 1931 بود. شاید عده ای بر من خرده گیرند که چرا آن را غنی تر نمی کنم و بر آن چند فصل نو نمی افزایم، برای نمونه در انقلاب جمهوری در اسپانیا، انقلاب فاشیستی فرانکو، جنگ داخلی اسپانیا و دِفنِستراسیون اخیر پراگ و همه کودتاهایی که در جا به جای اروپا تدارک دیده می شود.
در پاسخ می توانم بگویم هرچند این رویدادها همه پس از چاپ تکنیک کودتا بروز کرده اند اما چیز تازه ای بر تکنیک نوین کودتا نیفزوده اند. تکنیک هنوز همانی است که در این کتاب بررسی و بازگفته شده است…
اکتبر 20