شوپنهاور در سال 1851 مجموعه ای از دیگاه های فلسفی خود را تحت عنوان ملحقات و متممات انتشار داد. تا اواسط قرن نوزدهم آثار شوپهناور چندان مورد توجه نبود تا اینکه افرادی چون تولستوی از او به عنوان نابغه ترین انسانها یاد می کند. مجموعه حاضر که با عنوان در باب حکمت زندگی ترجمه شده است قسمتهایی از مجموعه ملحقات و متممات می باشد.
در این کتاب شوپنهاور در توضیح و تائید افکار خود در خصوص حکمت عملی و دستیابی به سعادت، بعضی از سخنان خردمندن جهان از جمله هومر، ارسطو، روشفوکو، ولتر، گوته، سعدی استفاده می کند.
نیچه، توماس مان و کامو از جمله افرادی هستند که از شوپنهاور تاثیر گرفته اند. نیچهدر مرد او می گوید : “مطلقا تنها بود و کمترین دوستی نداشت و فاصله میان یک و هیچ لایتناهی است”. شوپنهاور تا آخر عمر ازدواج نکرد. او ازدواج را مسئولیتی احمقانه می دانست.
شخصا از کتاب خوشم اومد. یه جورایی به چند تا از سوالاتی که همیشه ذهنم رو مشغول می کرد شوپنهاور جواب داد. و به نظرم این کتاب کمک روحی بزرگی برام هست و خواهد بود. ضمن اینکه خیلی ساده و روان نوشته شده و مانند فلسفه نیچه و کانت و امثالهم پیچیده و سخت نیست.
نوامبر 29