کتاب«شب»


#الی_ویزل
کتاب “شب”، روایت تکان‌دهنده‌ای از زندگی پرعذاب زندانیان نازی در اردوگاه‌های مرگ آشویتس ـ مونوویتس و بوخنوالد ست‌؛ اردوگاه‌هایی که ویزل تا آوریل سال ۱۹۴۵در آن‌ها با شکنجه‌، خشونت، سرما و گرسنگی دست به گریبان بود. آخرین “ایستگاه مرگ” او اردوگاه بوخنوالد بود که در پایان جنگ دوم جهانی از سوی سربازان آمریکایی آزاد شد. در همین کشتارگاه بود که ویزل، پدرش را هم از دست داد. او در ماه‌های آخر جنگ، به دلیل ابتلا به اسهال خونی، گرسنگی، خستگی و ضعف مفرط در اثر تحمل شکنجه‌های روحی و جسمی سخت از پای در آمد.
کتاب “شب”، سند انکارناپذیری بر این واقعیت است که فجایع دوران جنگ دوم جهانی، به رویدادهای خونینی که در جبهه‌های آن رخ داده‌اند، منحصر نمی‌شود. جنایت‌هایی که “پشت جبهه” و در اردوگاه‌های کار اجباری صورت گرفته‌اند، دست‌کمی از حوادث شوم “جلوی جبهه” نداشته‌اند: به‌ویژه که این فجایع به کشته‌شدن میلیون‌ها انسان بی‌گناه و بی‌دفاع انجامیده‌اند که تنها جرم‌شان داشتن عقیده، دین، مسلک یا نژادی خاص بوده‌ است: یهودیان، کمونیست‌ها، کولی‌های سینتی و روما از جمله‌ی این قربانیان هستند.
کتاب شب با لحنی حزن‌آلود و مؤثر نگاشته شده است. نویسنده،‌ در میان رویدادهایی است که با احساسی ژرف، آن‌ها را به تصویر می‌کشد. او از زمان حال به گذشته می‌نگرد و تأثیر ویرانگر این زمان را بر آینده‌ی خود، نقاشی می‌کند: هرگز آن شب را، اولین شب اردوگاه را فراموش نمی‌کنم. شبی که زندگانی مرا به صورت یک شب طولانی وپایان‌ناپذیر در آورد و برای همیشه بر آن خط بطلان کشید.