نوشته دکتر کوروش عرفانی،
استبدادگری حاکميت نيمی از فاجعه تاريخی استبداد در ايران است. نيم ديگر آن استبداد پذيری ملت است. ظالم با تكيه بر بی حرکتی مظلوم به ظلم خود ادامه می دهد. در هر کجا که انسان ها به واسطه نا آگاهی، عادت، ترس، طمع، فريب خوردگی و يا مسخ، استبداد را بپذيرند، آزادی به دست فراموشی سپرده میشود. سر خم کردن در مقابل ماموران، مقامات و عوامل یک حاکميت مستبد، تنها سبب تداوم و توسعه آزادی کشی می شود. امری که در ايران قرنهاست ادامه دارد.هيچ ملتی خود را از بند استبداد نخواهد راند، مگر آنكه به درجه ای از رشد فکری و تكامل اجتماعی برسد که حضور ستم و نبود آزادی برايش غير قابل تحمل شود. ملتی که ستم سالاری را به هر دليلی تحمل میکند هرگز آزاد نخواهد شد. تا زمانی که آزادگی نه به عنوان یک شعار و حرف و آرزو، بلكه به عنوان یک درک عميق و باور محكم جا نيافتد، انسان ها هرگز برای کسب آزادی از قيد و بند استبداد حاکم اقدام نخواهند آرد.
اکتبر 30