مشروطه ناکام _ تاملی در رویارویی ایرانیان با چهره ژانوسی تجدد

نوشته “مهدی رهبری”
بررسی ماهيت مشروطه‌خواهی در ايران، بدون تحليل ماهيت ساختارهای سياسی، فكری، اجتماعی و اقتصادی عصر قديم يا سنت و ماهيت “مدرنيته” غيرممكن است. با قائل شدن به اينكه ميان سنت و مدرنيته تعارض ماهوی وجود دارد، می‌بايست مدرنيته را مفهومی چندوجهی دانست، كه با دو چهره متعارض ولی به‌هم پيوسته، سبب رويارويی‌های بزرگ حتی در جوامع غربی گشته است. درحالی كه چهره نخست مدرنيته بر بنيان‌های دموكراسی، آزادی، تساهل، نسبی‌گرايی، فردگرايی و كثرت‌گرايی قرار دارد، چهره دوم آن بر پيشرفت، برابری، عدالت، نظم، بوروكراسی، رفاه، قانون، امنيت، جمع‌گرايی، تكنولوژی، وحدت، ناسيوناليسم و دولت‌محوری تأكيد می‌نمايد. در جريان مشروطه‌خواهی ايرانيان نيز برداشت‌های متفاوتی از مدرنيته باتوجه به دو وجه يادشده صورت پذيرفت كه آشكاركننده ماهيت آن می‌باشد. اين جريان در دوره‌های مختلف و در چهار گفتمان اصلاحات، ترقی، توسعه و انقلابی به‌منظور توسعه‌يافتگی و رفع عقب‌ماندگی پی‌گيری شد كه همگی ناكام ماندند. ماهيت مشروطه‌خواهی در ايران، در هريك از گفتمان‌های فوق، و علل ناكامی آنها مسائلی است كه با بهره‌گيری از دو روش هرمنوتيكی و گفتمانی در اين اثر بررسی شده‌اند.