نویسنده: رامین احمدزاده.
شَهرِخُرم نمادی است از سرزمینی ثروتمند که روزگاری آباد بود و اکنون به دست زمامدارانی دستنشانده و تحت سلطهی ابرقدرتها، اداره و غارت شده است. حاکمان آن با سرکوب و ستم به مردم این سرزمین و بهویژه با ترویج خرافه، بر آنان حکمرانی میکنند. در این دیار، روزبهروز خیانتهای مسئولین آشکارتر میشود و هرکس که بخواهد علیه این ظلمها اعتراض کند، با مرگ، زندان و شکنجه مواجه خواهد شد. این حکومت فاسد در نگاه مردم، قدرتی شکستناپذیر دارد و آنان با ناامیدی تمام چارهای جز تسلیم در برابر خواسته های آن نمیبینند. اما تاریخ به ما آموخته است که گاهی میتوان با اتحاد، شجاعت و ازخودگذشتگی آگاهانه، بر هر حکومت ستمگر و حاکم دیکتاتوری پیروز شد. در این داستان، “شهرخرم” نمادی از سرزمین فعلی ایران بوده که تنها گوشه ای از زوال تدریجی آن به تصویر کشیده شده است.
داستان این رمان در دو شهر خرمشهر و آبادان جریان دارد.
ای شهرخرم ما؛
از چهارم خرداد امسال تا دوم خرداد سال بعد،
سالهاست که همه تو را فراموش میکنند…
فوریه 09