کتاب کافکا در کرانه

کتاب « کافکا در کرانه» نوشته هاروکی موراکامی ( -۱۹۴۹)، نویسنده مشهور ژاپنی است. این کتاب در فهرست ده کتاب برتر سال ۲۰۰۵ ، نشریه نیویورکر قرار گرفت.
می‌توان گفت موراکامی یکی از خوش اقبال‌ترین نویسندگان ژاپنی است که تا کنون آثار او به سی و چهار زبان ترجمه شده است. در میان جوایز بی‌شماری که دریافت کرده، باید از جایزه‌ی ادبی یومیوری نام برد.
«کافکا در کرانه» داستان دو شخصیت است که در موازات هم حرکت می‌کنند: کافکا که پسری ۱۵ ساله‌است و به علت یک پیشگویی عجیب از خانه فرار می‌کند و آقای ناکاتا پیرمرد آرام و مهربان و عجیبی که به علت اتفاقی شگفت‌انگیز در بچگی دچار نوعی عقب ماندگی ذهنی شده‌است اما حاصل این حادثه به دست آوردن توانایی صحبت با گربه هاست!
بخشی از داستان به کافکا و زندگی او می‌پردازد و بخش دیگر به آقای ناکاتا. رمان در عین دو پارگی دارای وحدت مضمون است و تمام حوادث حتی کوچکترین و جزیی‌ترین آنها به هم مرتبط هستند. شاید چیزی که آثار موراکامی و به ویژه این رمان را جذاب می‌کند استفاده نویسنده از عناصر فرهنگ بومی ژاپنی است. با خواندن این رمان در عین لذت بردن از پیشرفت داستان با عقاید و رسومی آشنا می‌شوید که مختص مردم ژاپن است و در درون آنها نهادینه شده: اعتقاد به پیشگویی و غیب بینی ِوجود دنیاهایی ورای دنیای ماِ حرکت بین گذشته و آینده وخاطراتی که هرگز کهنه نمی‌شوند و در موازات زندگی روزمره ما جریان دارند و… هزاران تابوی فرهنگی دیگر که به خوبی و در کمال هنرمندی در لا به لای داستان گنجانده شده‌اند.
در بخشی از «کافکا در کرانه» می‌خوانیم:
«من از زندگي خودم بي اندازه خسته شده‌ام. از خودم خسته شده‌ام. در مرحله ي خاصي بايد دست از زندگي مي‌كشيدم اما اين كار را نكردم. مي‌دانستم زندگي بي معني است اما نمي‌توانستم از آن دست بردارم.
بنابراين عاقبت كارم فقط انتظار كشيدن شد به هدر دادن عمرم در جست‌ و جويي بيهوده. عاقبت به خودم صدمه زدم و اين كار باعث شد به ديگراني كه در اطرافم بودند صدمه بزنم. به اين دليل است كه اكنون دارم تنبيه مي شوم چون اسير نوعي نفرين هستم. روزگاري چيزي داشتم كه خيلي كامل٬ خيلي بي‌نقص بود و بعد از ان تنها كاري كه از من برمي آمد خوار شمردن خودم بود.
اين نفريني است كه هرگز نمي‌توانم از آن بگريزم. بنابراين از مرگ نمي‌ترسم.»