کتاب کلود ولگرد و آخرین روز یک محکوم

کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد روایتگر یک محکوم تا زمان اجرای حکم است. ویکتور هوگو از الغاء محکومیت اعدام جانبداری می کند و در تایید خود چزاره بکاریا، نویسنده ایتالیایی را شاهد می‌گیرد. بدون تردید، حسی که او را برمی انگیزد بسیار شریف است. ولی رمان بیش از حد ادبی، قرار دادی و کتابی است.
این اثر بدون حس انسانی و حس روانشناسی فردی می باشد. زندانی، وقتی که به طرف سکوی اعدام می‌رود، احساس خود را بیان می کند تا به گفته خود، راه فراری بر اضطراب خویش پیدا کند و به این امید نیز که داستانش روزی به کار دیگران آید. وی به زبان زرگری مخصوص زندان ها توجه نشان می‌دهد، به کشف نوشته های کنده شده روی دیوارهای سلولش می پردازد، و از قبل زمان مرگش را تجسم می کند.