Author's posts

کتاب«سوختن در آب، غرق شدن در آتش »

پرنده ای آبی در قلب من هست که می خواهد پر بگیرد اما درون من خیلی تنگ و تاریک است برای او می گویم اش ,آنجا بمان ,نمی گذارم کسی ببیندت

کتاب« تاریخ مشروطه ایران جلد دوم» در دوبخش

بخش اول بخش دوم ماه محرم بود و سربازهای روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقوکش و پامنبری عین خیالشون هم نبود. برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته میشدن جشن میگرفتن و برای امام حسینی که هزارسال قبل …

ادامه‌ی مطلب

کتاب« زن از نگاه ناصرالدین شاه در سفرنامه های فرنگستان »

در شهر Linz کالسکه ها ایستاده اند … عجب زنهایی دارد این مملکت که در هیچ جای دنیا دیده نشده است، دیگر در حسن و قشنگی و مقبولی از مملکت نمسه (اتریش) بالاتر در جایی نیست…..آدم این زنها را که مى دید بی اختیار دیوانه می شد خلاصه بر پدرشان لعنت که همه را دیوانه …

ادامه‌ی مطلب

کتاب« آذری یا زبان باستانی آذربایجان »

: احمد حکم‌آبادی در تاريخ ۸ مهر ۱۲۶۹ در حكم آباد تبریز بدنيا آمد، که بعدها نام خانوادگی کَسروى را برگزید، تاریخ‌نگار، زبان‌شناس، پژوهشگر، حقوق‌دان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملی‌گرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود.

کتاب« برج »

جوکلین مدیر کلیسا مدیر برنامه ساخت یک برج در کلیسای بزرگ است که هزینه اون توسط عمش خانم الیسون که یکی از میسترس های سابق دربار شاه بوده تامین میشه. برنامه علیرغم مخالفت بسیاری از جمله معمار بنای منار روجر ماسون ادامه داره. کلیسا منابع کافی برای بنای برج نداره اما جکلین که ظاهرا روانپریشه …

ادامه‌ی مطلب

کتاب « کلبه نحس »

کتاب «حقایق ناگفته ی تغذیه»

وقتی به نابسامانی های تغذیه در ایران و جهان دقت کردم و دیدم که اوضاع چقدر بد است شروع به خواندن کتابهای معتبر در این زمینه نمودم و در آخر حیفم آمد از اطلاعات نابی که به دست آوردم دیگران را مطلع نکنم. در این کتاب متوجه می شوید که سرطان چیزی نیست جز داد …

ادامه‌ی مطلب

کتاب «تکنیک های موفقیت»

اگر این مثال را شنیده باشید خواهید گفت یک سنت را ولی اگر نشنیده باشید در نگاه اول کیست که یک سنتِ دو برابر شونده را به ۳ میلیون دلار نقد ترجیح دهد؟ حال به فرض من ۳ میلیون دلار را انتخاب می‌کنم و شما یک سنتی را که هر روز دو برابر می‌شود. در …

ادامه‌ی مطلب

کتاب «مردی با چهره ی زرد »

من می خواهم به شما بگویم این چطور اتفاق افتاد. اما آسان نیست. حالا از همه ی اینها مدتها می گذرد و حتی با آنکه اغلب درباهره اش فکر میکنم، هنوز چیزهایی وجود دارند که نمی فهمم. شاید هرگز نفهمم. چرا اصلا توی ماشین رفتم؟ آنچه در باره اش حرف می زنم یکی از آن …

ادامه‌ی مطلب

کتاب «دوربین قاتل »

جیمی از این که دوربین را در حراجی پیدا کرده خیلی خوشحال است ، تا این که کم کم می فهمد هر چیزی که عکسش را می گیرد، یا می شکند یا می میرد.