ما در درازای این دویست سال تاریخ خود پی در پی نهضت های مختلف دینی و مذهبی (1-شیخی 2- بابی 3- بهایی 4- کسروی 5- نهضت احیاء شیعه در طیفش با طالقانی و بازرگان و شریعتی و مطهری و بنی صدر و مجاهدین خلق و خمینی) داشته ایم که هیچکدام چاره گر دردهای ما نبودند، در حالی که نیاز بنیادی به یک جنبش تفکر فلسفی بود. بدون نهضتی که استوار بر اندیشیدن فلسفی خودجوش در جامعه باشد، جنبش سیاسی و اجتمایی و فرهنگی به سوی آزادی و داد، همیشه به شکست خواهد انجامید. جنبش های دموکراسی کثرتمند و جنبش های اصیل سوسیالیسم فقط بر «اندیشیدن خلاق فلسفی» امکان دارند نه با پیروی از یک دستگاه وارداتی فلسفی دربسته یا ایمان به یک دین و مذهب و ایدئولوژی. تحقق آزادی و داد که از تغییرات اجتماعی جدا ناپذیرند، فقط با خلاقیت فکری و فلسفی ممکن است. با خلاقیت مداوم است که میتوان با تغییرات سیاسی و اجتمایی و اقتصادی روبرو شد. پابندی خالص به هر دستگاه فلسفی یا عقیدتی و یا علمی، نفی خلاقیت و طبعاً نفی آزادیست.
فوریه 03