رمان سوربز نوشته ماریو بارگاس یوسا تصویر تکان دهنده یک دیکتاتور است.
ماریو بارگاس یوسا با نوشتن رمان خشمآلود و مسحور کننده «سور بز»، اثرى از خود به جا گذاشته که در پانتئون کوچک رمانهاى کلاسیک آمریکاى لاتین، در کنار «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز و «من برتر» اگوستو روآ باستوس قرار مىگیرد؛ آثارى که خطرات و مزایاى جنبى اقتدار گرایى و عواقب مرگبارى که دیکتاتورها مىتوانند بر زندگى مردم عادى داشته باشند، مورد کند و کاو قرار مىدهند. این کتاب جا افتادهترین اثر داستانى آقاى بارگاس یوسا از زمان انتشار رمان دلچسب «عمه جولیا» (۱۹۸۲) است؛ همان قدر که آن کتاب کمیک بود این کتاب سیاه و تراژیک است. «سور بز» که بر اساس حوادث دوره سى ساله حکومت «رافائل تروخییو» (۱۹۶۱-۱۹۳۰) بر جمهورى دومینیکن نوشته شده، تصویر تکان دهنده و حیرت آورى از یک دیکتاتور ارائه مىدهد؛ یکى از شخصیتهاى رمان او را «شیطان» مىخواند و مىگوید: «تمام بلایایى که کشورش در طول تاریخ به واسطه اشغال شدنش توسطهائیتی، تهاجم اسپانیا و آمریکا، جنگهاى داخلی، نزاع بین فرقهها و رهبران شان، تحمل کرده و تمام فجایع طبیعی، مثل زمین لرزه و توفانهاى ویرانگر که از آسمان و دریا و مرکز زمین بر مردم دومینیکن نازل شد، یک طرف و بلایى که تروخییو با استبداد خودش بر سر این کشور آورد، یک طرف!»
«تروخییوی» بز که تکاورهاى نیروى دریایى آمریکا او را به هنگام اشغال جمهورى دومینیکن توسط آمریکا (۲۴-۱۹۱۶) آموزش داده بودند، اندکى نظم و رونق اقتصادى نصیب کشور ساخت و تهدیدات کشور همسایه؛ یعنی، «هائیتی» را خنثى کرد، ولى کشور به دلیل از دست دادن آزادىهاى مدنى بهاى سنگینى را پرداخت.