زندهبهگور تلاش دردآلود آدمی است که به پوچی و انزوا رسیده و میخواهد بههر نحو که شده به زندگی یکنواخت، بیهیجان، راکد و نکبتبار خود پایان دهد؛ اما مرگ نیز او را از خود میراند و حاضر نیست وجود خالی از هرگونه امید و آرزوی او را دریابد و این برای او خفتبارتر و دردآورتر از خود زندگی است تا جایی که به مردگان قبرستان حسادت میورزد و آنها را بسیار خوشبختتر از خود میداند.
جولای 02