این کتاب درباره دلقکی به نام هانس شینر است که از پنج سال قبل تا کنون در مجامع مذهبی ظاهر می شود و با سخنان طنزآمیز خود، تماشاگران را سرگرم می کند. او فرزند کارخانه دار معروفی است که به ثروت پدر، پشت پا زده و زندگی ساده ای را در پیش گرفته است. .
این داستان در زمان انتشارش با انتقاد های بسیاری مواجه شد اما با گذشت زمان اهمیتی تاریخی پیدا کرد. هاینریش بُل یکی از کسانی است که آثارش را می توان انعکاسی از تنهایی و پوچی انسان مدرن نامید .”عقاید یک دلقک” اثری است که در آن، این بازتاب در اوج خویش با فرم به تعامل رسیده و روانکاوی مشکلات روشنفکر و هنرمند جهان مدرن را به صورت کاملازیرپوستی مورد توجه قرار داده است.
بل در این رمان با لحن خطابی خویش، دنیا را هدف می گیرد و در واقع بدین بهانه مخاطب را مورد نقد و خطاب قرار می دهد. کاری که در بسیاری از آثار محتواگرای قرن بیستم شاهد آن هستیم. اما ارجاعات درون متنی داستان به همراه شخصیت پردازی های بسیار قوی باعث می شود این خرده روایت ها در یک فرم کلی جای گرفته و به رشته هایی تارعنکبوت وار تبدیل شوند که جدایی حتی یک سطر بدون آسیب به کلیت اثر غیرممکن باشد.