کتاب «عقل افسرده»

آمیزه‌ای از اضطراب و جنون و عشق و مرگ را می‌توان در آخرین رمان بزرگ توماس‌مان -دکتر فاستوس- شاهد بود. آدریان لورکون آهنگساز آلمانی، استاد دانشگاهی خسته است و ملول. لیبرالی معقول و میانه‌رو که به میراث سرزمین پدری خویش عشق می‌ورزد ولی در عین حال از درک سویه‌های تاریک و اهریمنی آن عاجز است. لورکون در حالی حکایت هولناک دوست نابغه خود را بازگو می‌کند که در اطرافش بنای رایش‌سوم به تدریج ویران می‌گردد. لورکون درست همانطور که از راز هولناک دوست خویش و سرچشمه‌های شیطانی نبوغ هنری او نیز بی‌خبر است از سرنوشت مشترک دوست و ملت خویش و تباهی و جنونی که به طرزی اجتناب ناپذیر هر دوی آنها را فرا می‌گیرد هراسان است. آثار توماس‌مان یادآور ترکیب و آمیزش تباهی و فرهنگ است نبوغ لورکون همچون قدرت و دانش فاوست بر عهد و پیمان بستن با شیطان استوار است و تنها بیماری و مرض می‌تواند آن را به اوج شکوفایی برساند. هر چند اینک به جای وبا با مرض سفلیس سروکار داریم که در آن رابطه عشق(اروس) ومرگ(تاناتوس) از حالت سمبولیک خارج شده و به واقعیتی بیولوژیک بدل می‌شود