اثر معروفی با نثر ساده و در قسمتهایی مسجع از عطار نیشابوری است. عطار شرح ۷۲ تن از اولیا، عارفان و مشایخ تصوف را با ذکر مکارم اخلاق، مواعظ و سخنان حکمت آمیزشان در این کتاب به تحریر درآورده است. گفت اینک نهادم و گفت: اشهد ان لا الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله. پس گفت شیخ گفته است که بگوی که این پیر شما بود و استاد شما بود نصیحت کرد و نصیحت استاد خود پذیرفتن شرط هست. اینک شاددل زنار ظاهر ببرید اگر خواهید که ما را بقیامت ببینید بجوانمردی بر شما که همه زنارهای باطن راببرید. این بگفت قیامتی از آن قوم برآمد و حالاتی عجب ظاهر شد. نقلست که آن روز که جنازه شیخ برداشتند خلق بسیار زحمت میکردند. جهودی بود هفتاد ساله چون بانگ و جلبه شنود، بیرون آمد تا چیست؟ چون جنازه برسید، او از برآورد کهای مردمان آنچه من میبینم شما میبینید. فرشتگان از آسمان فرو میآیند و خویشتن بر جنازه او میمالند در حال کلمه شهادت گفت و مسلمان شد. ابوطلحه بن مالک گفت که سهل آن روز که در وجود آمد روزه دار بود و آن روز که برفت هم روزه دار بود و بحق رسید روزه ناگشوده. نقلست که سهل روزی نشسته بود با یاران مردی آن جا بگذشت سهل گفت این مرد سری دارد تا بنگریستند مرد رفته بود.
دسامبر 23