نویسنده : الکساندر دوما
📝 در این داستان هیجان انگیز شاهد عشقی کور هستیم که به خیانت و ویرانی می انجامد. املت برای رسیدن به معشوقه اش از خون، پلی می سازد که فروریختنی است. این نکته که قلب های سنگی نمی توانند عشق را درک کنند قابل تأمّل است. عشق ،انسان را کور می کند و عقل را می کشد چنان که در این داستان، املت محبت های صمیمی ترین دوستش را نادیده می انگارد و وی را ناجوان مردانه می کشد . شاید بتوان برداشت کرد که سولتانتا یا سلطنت ، نماد عشق است و ورکوسکی نماد عقل و داستان، رودررویی این دو…