کتاب«آوازها»


میرصادقی در بهترین آثارش به خاطرات کودکی باز می‌گردد و با انتخاب واژه‌ها و عبارت‌هایی مناسب در ساختن فضایی غمگین و دلتنگی‌اور توفیق نسبی می‌یابد. البته هیچ‌گاه قادر به خلق اثری هنرمندانه در القای دلتنگی و غربت نمی‌شود، حتی گاه به ورطه احساسات بازی گریه‌آور ـ به سبک رمان اولیه ـ سقوط می‌کند، اما اغلب در مرز دلتنگی و سانتی‌مانتالیسم می‌ماند. چنین است که با وجود انتخاب سوژه‌های خوب، داستان‌هایش خام می‌مانند و نمی‌توانند تأثیری قوی بر خواننده بگذارند.