نویسنده: ژان پل سارتر،
یکی از تاثیرگذارترین نمایشنامههای اوست که اولین بار تحت ریاست سیمون بریو در تئاتر آنتوان در ۸ نوامبر ۱۹۴۶ به روی صحنه آمد. ژان پل سارتر با بر روی صحنه آمدنِ نمایشنامههایش به مردم معمولی و عامی نزدیکتر شد. البته نه این که افکار او در آثار نمایشیاش، از مقالات و نوشتههای فلسفیاش بهتر فهمیده میشدند، بلکه با آثار نمایشی ژان پل سارتر که تمامی تمها و دغدغههای نویسنده را در بر دارد، راحتتر میتوان ارتباط برقرار کرد. او بر این باور است که در برابر آثار نمایشی متداول (مصیبت نامهها و ملودرامهای روانشناختی) تنها تئاتر او با عنوان تئاتر موقعیتها پذیرفتنی است. درگیری وجدان آدمی در موقعیتهای پیش آمده. در مردگان بی کفن و دفن، برای اولین بار، مقاومت دل خراشِ جسم بشر در برابر درد با وحشیانهترین اعمال شکنجه به نمایش گذاشته میشود. دو گروه رو به روی هم قرار میگیرند، شکنجهگر و شکنجهشده. چرا و تا کجا می توان تحمل کرد؟ دلیل این اعمال بی رحمانه ی شنیع دور از آدمی چیست؟ شکنجهگر میخواهد شکنجه شده را تا سر حد مرگ و جنون از پای درآورد، نه برای به دست آوردن اطلاعات لازم، بلکه برای شکستن غرور آن زندانی متمرد پرور، تا به او ثابت کند که بزدل است و بی غیرت، و اعمال وحشیانه غیر انسانی خود را توجیه کرده باشد. شکنجه شده نیز هر بار درد و مشقت را تا سر حد مرگ و جنون تحمل می کند تا به خود ثابت کرده باشد به آرمان و شرف انسانیاش وفادار است. در چنین بنبست احمقانه خطرناکی دو راه بیش تر وجود ندارد: مرگ یا زندگی. ولی انسانها نباید برای هیچ و پوچ بمیرند، پس انتخاب زندگی است!
ژوئن 04