نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب


نوشته “علیرضا ازغندی”
،موضوع اصلی کتاب حاضر، بررسی کمی و کیفی منشا اجتماعی، صفات، ویژگی‌ها و نقش و تاثیر گروه نخبگان سیاسی در توسعه سیاسی و اجتماعی ایران است که حد فاصل دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی را در بر می‌گیرد. نگارنده در این اثر از عقاید متقدمان مکتب نخبه‌گرایی مانند “موسکا “و “دوپاره‌تو “بهره برده است. نویسنده معتقد است که “حکومت در ایران معاصر مشروعیت خود را از قدرتمندی گروهی، یعنی گروه نخبه، تامین می‌کند .”وی نوشتار حاضر را تلاشی برای آزمون دو فرضیه می‌داند:۱. تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران در صد سال اخیر تحت‌الشعاع منافع گروهی که در این کتاب به نام “نخبگان ” نامیده می‌شوند، قرار داشته است و در ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، نخبگان سیاسی و در راس آنها شخص شاه در تعیین پویش توسعه کشور تصمیم گیرنده نهایی هستند. ۲. این گروه نخبه چه در امر تربیت و تشکل سازمانی و چه در زمینه تصمیم‌گیری و چگونگی اعمال قدرت متقابلا متاثر از قدرت سازمان یافته نخبگان برون جامعه‌ای بوده است .کتاب در ۹ فصل نظام یافته است: فصل اول حاوی تعریف مفاهیم است. در فصل دوم از دیدگاه‌ها و نظریات مختلف درباره گروه نخبه ـ با تاکید بر دیدگاه‌های موسکا و پاره‌تو ـ بحث شده است. موضوع فصل سوم، شناخت و تبیین “رابطه طبقات اجتماعی با نظام سیاسی “است. در فصل چهارم تلاش شده گروه‌های رسمی و غیر رسمی اجتماعی در ایران معرفی شوند. در فصل‌های پنجم و ششم شکل‌گیری گروه نخبه سیاسی در دو حوزه مجریه و مقننه ایران در عصر قاجار و پهلوی بررسی می‌شوند. فصل هفتم به شناسایی کانون‌های جذب و تربیت نخبگان اختصاص دارد. در فصل هشتم خصوصیات و خلقیات گروه نخبه تشریح شده است. فصل نهم نتیجه‌گیری کتاب است که با عنوان “ارزیابی نهایی ـ رویارویی نخبگان سیاسی و جامعه “به چاپ رسیده است..