نویسنده: پائولوکوئلیو، ترجمه: آرش حجازی
یازدهم نوامبر سال ۱۹۹۷، ورونیکا به این نتیجه رسید که – سرانجام! – زمان آن رسیده تا خودش را بکشد. با دقت اتاق اجاره ای اش را در صومعه تمیز کرد؛ دندان هایش را مسواک زد و دراز کشید. چهار بسته قرص خواب از روی میز کنار تختخوابش برداشت. به جای آن که رد و در آب حل شان کند، تصمیم گرفت آنها را یکی یکی بخورد، چرا که همواره بین تصمیم و عمل، شکافی می افتد، و دلش می خواست اگر تصمیمش عوض شد، بتواند از نیمه راه برگردد. هرچند، با هر قرصی که فرو میداد، بیشتر از کارش مطمئن میشد، پس از چند دقیقه، بسته….
ژوئن 24