کتاب ” شیخ صنعان “

نوشته علی اکبر سعیدی سیرجانی
“سعیدی سیرجانی”، بعد از انقلاب به عنوان چهره ای تازه در ایران گل کرد. پیش از آن، سعیدی سیرجانی ادیبی بود که با تصحیح و تنقیح متون ادبی و ویراستاری کتبی از این دست، در بنیاد فرهنگ ایران اسم و رسم و جا و مقام خویش را داشت.
داستان شیخ صنعان که حکایت فریفتگی و دل به‌ دست دلبرکی ترسا سپردن را از سوی شیخی که ادعای مَلَک بودن دارد بیان می‌کند با این بیت مشهور حافظ که رسوایی شیخ را در راه عشق به طنز به‌هیچ می‌گیرد؛ مردم به شیخ سر کار آمده اندیشیدند و با خود خواندند:
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
و آنگاه حکایت سعیدی از شیخ و ریب و ریای او بازخوانده شد آنهم از زبان خواجه شیراز که:
ترسم که صرفه ‌ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
و
می ده که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می‌ کنند
و
احوال شیخ و قاضی و شرب‌ الیهودشان
کردم سوال دوش من از پیر میفروش
و
بیا ای شیخ در خمخانه ما
شرابی خور که در کوثر نباشد

و… و… و…