اثری از جان گادوین نویسنده استرالیایی می باشد که در حال حاضر در سانفرانسیسکو زندگی می کند ایشان تا بحال 11 کتاب انتشار کرده که یکی از بهترین کتاب های آن دنیای معما ها می باشد که توسط فرزام حبیبی اصفهانی به زبان فارسی هم ترجمه شده است. در میان موضوع هایی که در این …
Category: کتاب های داستان و رمان
فوریه 06
کتاب « دگرگونی»
نوشتهی میشل بوتور از نویسندگان قرن بیستم فرانسه است. این رمان روایت زندگی مرد میانسالی است که در گیرودار ماجرای عاشقانهای رنگ میبازد و در جستوجوی هستی از دست رفته به درون خودش نقب میزند
فوریه 06
کتاب« افسانه جوانی»
داستان زندگی پسری به نام امده به همراه خانواده اش از کودکی تا بزرگسالی است. فرانسوا ادوارد کوپه (Francois Coppee) در ۱۸۴۲ در پاریس متولد شد. پدرش شغلی کوچک در وزارت جنگ داشت. از آن جایی که حقوق دولتی او برای اداره خانواده شش نفری (سه دختر و یک پسر) کاملا کافی نبود سال های …
فوریه 06
کتاب« افسانه»
فوریه 06
کتاب «اعترافات یک مردی که آنقدر ابله بود که تمام عمر با یک هیولا زندگی میکرد»
: بوکوفسکی در سن پدروی کالیفرنیا در سن ۷۳ سالگی، اندکی بعد از تمام کردن آخرین رمانش تفاله، از بیماری سرطان خون درگذشت. مراسم تدفین او بوسیلهٔ راهبان بودایی انجام شد. بر روی سنگ قبر او این عبارت خوانده میشود: «Don’t Try» (تلاش نکنید) به قول «لیندا لی بوکوفسکی» منظور از سنگ نوشته قبر شوهرش …
فوریه 05
کتاب« زندگی در یک نجیب خانه در تگزاس »
چارلز بوکوفسکی، چنان که در مقدمهٔ داستان دیگری از او [شمارهٔ ۱۰ کتاب جمعه] آوردیم، نویسندهٔ اعماق آمریکاست و هر نوشتهٔ او «گزارشی نمونهوار است از جامعهٔ افسارگسیخته و بیبندوبار آمریکا، گرفتار بهانواع علتهای روحی و جسمی، تب صنعت، سایهٔ سنگین پلیس و تبلیغات و سکس و الکلیسم»… – داستان حاضر نمونهٔ دیگری است از …
فوریه 05
کتاب «ژرفنا : جاده ای به سوی اسکله ویگان»
ژرفنا: جاده ای به اسکله ی ویگان اثر جورج اورول کتابی که در سال 1937 منتشر شد و جنبه اجتماعی آن بسیار پررنگ است. اورول در این کتاب با انتقاد از وضعیت زندگی کارگران، راهکارهایی ارایه میدهد تا افراد شاغل بتوانند در زندگی به رضایت شغلی بیشتری دست یابند و در واقع با این موضوع …
فوریه 05
کتاب« جنوبی از شمال»
وقتی خدا عشق را آفرید ، به خیلیها کمکی نکرد //وقتی خدا سگها را آفرید ، به سگها کمکی نکرد //وقتی خدا سیارهها را آفرید ، کارش خیلی معمولی بود //وقتی خدا تنفر را آفرید ، به ما یک چیز بدرد بخور و استاندارد داد ///وقتی زرافه را آفرید ، مست کرده بود ///وقتی خدا …
ژانویه 30
کتاب« ناخدا برای ناهار رفته بیرون و ملوان کشتی را میراند »
تلویزیون را روشن نکردم. به این نتیجه رسیدهام که وقتی حال آدم بد است این حرامزاده فقط حال آدم را بدتر میکند. یک مشت چهره خالی از روح که پشت سر هم میآیند و میروند و تمامی هم ندارند. احمق پشت احمق، احمقهایی که بعضاً مشهور هم هستند…