داستان مربوط به نوجوانی است به نام ((استنلی)) كه او را به اردوگاه بزهكاران آوردهاند .او به جرم سرقت كتانیهای ((كلاید لیوینگستون)) ـ قهرمان بیس بال ـ به كانون بازپروری نوجوانان اردوگاه ((گرین لیك)) آمده تا دوران محكومیتش را سپری كند .حقیقت امر آن است كه ((استنلی)) هیچ گاه دست به سرقت نزده بلكه كتانیهای یاد شده از روی یك آپارتمان بر سر او افتاده و استنلی نیز آنها را برداشته، سپس با خوشحالی تمام به جانب خانه دویده كه در طول راه توسط پلیس دستگیر میشود .((كلاید لیوینگستون)) قرار بود كتانیهای خود را به فروش بگذارد و پول آن را صرف مستمندان بكند .به هر صورت، استنلی وارد اردوگاهی میشود كه در بیابانی برهوت قرار دارد و در آن جا باید با كندن چالههایی اوقات خود را سپری كند .وقایعی كه در این اردوگاه، استنلی و دیگران پشت سر میگذراند موضوع اصلی داستان است .”
سپتامبر 12