کتاب« مرگ یزدگرد »

دختر: تو شوربخت شور چشم هر چه داری از آن کیست؟
آسیابان: هر چه ما داریم از پادشاه است.
زن: چه می گویی مرد، ما که چیزی نداریم.
آسیابان: آن نیز از پادشاه است.