نویسنده: مری هیگینز کلارک ترجمه: نفیسه معتک
زنی جوان، در زمانی نابهجا، در مکانی نابهجا، به طور ناخواسته درگیر ماجرای یک قتل میشود… او ناگزیر است با هویتی دروغین به شهری دیگر برود تا راز قتل را آشکار کند… او مرد دلخواهش را مییابد، اما از اظهار عشق ناتوان است، چرا که لیسی حالت چهره ی ریک را دید و سعی کرد اصلا به روی خود نیاورد. او همیشه احساس می کرد ریک می خواهد با چشمانش او را بخورد.ریک مردی خوش قیافه، لوس و دارای نوعی دلربایی ساختگی بود که کارش را با آن پیش می برد، و شخصیت او به طور واضح لیسی را ناراحت می کرد.
مه 19