اثر دافنه دوموریه . ترجمه: عنایت شکیباپور
بانوی نویسنده انگلیسی است، که در ۱۹۳۸ منتشر شد. بسیاری این اثر را که از جین ایر تأثیر گرفتهاست، بهترین اثر نویسنده میدانند. کتاب با این جمله شروع میشود که یکی از آغازهای مشهور تاریخ ادبیات است: «دیشب در عالم رؤیا دیدم که بار دیگر در ماندرلی پا گذاشتم» و توسط زن جوانی روایت میشود که تا پایان داستان نام او را نمیفهمیم و صرفاً به نام خانم دووینتر شناخته میشود. داستان در باب زن جوان خدمتکاری است که با مردی ثروتمند آشنا میشود و مرد جوان به او پیشنهاد ازدواج میدهد. دختر جوان پس از مدتی زندگی، پی میبرد مرد جوان همسر زیبای خود را در یک حادثه از دست داده و سیر داستان پرده از این راز برمیدارد که زن جذاب و متوفی مرد جوان، زنی فاسد و هوس باز بوده و شبی که او منتظر معشوق اش بوده، ناگهان با شوهرش روبرو میشود و پس از دادن خبر دروغین بارداری اش به دست او کشته میشود و شوهرش آقای ماکسیمیلیان دووینتر جسدش را به همراه قایق شخصی اش در دریا غرق میکند. پس از یک سال با پیدا شدن جسد ربه کا ماکسیم دووینتر پای میز محاکمه کشیده میشود. به آتش کشیده شدن قصر مرد ثروتمند و افشای راز همسر جذاب و زیبایش نشانی از حقایق و نیمه پنهان وجود آدمها است که با ظاهری آراسته و با شکوه پوشانده شدهاست. در حالی که در داخل این ظاهر براق و خیره کننده، آدمها در حال زجر کشیدن و زجر دادن یکدیگر هستند و هیچیک از این حقایق به چشم افراد ساده دل و ظاهر بین که از خارج این زندگی به آن نگاه میکنند، نمیآید.داستانی جذاب و گیرا دارد که هر خوانندهای را مجذوب و مسحور خود میکند؛دوموریه بهگونهای شما را با خط داستان و فضای حاکم در آن همراه میسازد که شما میتوانید بهراحتی در ذهنتان، تمام اتفاقات داستان را تصویرسازی کنید
ژوئن 05