نوشته آگاتا کریستی ترجمه بهرام افراسیابی ،
این کتاب معمایی را آگاتا کریستی بدون حضور پوآرو نوشته است و شما تا انتها همراه آن خواهید بود و از حل معما لذت خواهید برد. جیمی ماک گراث پیشنهاد کار ماجراجویانه و پردرآمدی را به آنتونی کید میدهد که این کار با روحیه آنتونی که به قول خودش عاشق دردسر است جور در میآید، کنت استیل پیچ که زمانی در رأس امور هرزوسلاواکی بوده در یک شب مورد حمله افراد ناشناس قرار میگیرد و جیمی به کمک او میآید و به پاس این کمک کنت استیل پیچ قبل از مرگش خاطراتش را به او واگذار میکند تا به ناشری بفروشد و مبلغ هزار لیره پول را برای خود بگیرد ولی جیمی به دنبال معدن طلا است. او این مورد را به همراه نامههای یک خانم که بدور از چشم شوهرش برای معشوقهاش مینوشته بدست میآورد و میخواهد که آن را به صاحبش برگرداند تا او را از شر اخاذی راحت کند و نامهها را به او بسپارد.
جولای 06