Category: کتاب های داستان و رمان

کتاب« عادت می‌کنیم »

قصه از آن جا شروع شد که از عادت کردن فرار کردیم و به فرار کردن عادت کردیم…

کتاب «راهی که مردگان عشق می ورزند»

این یکی داستان اما خود قصه ی متفاوتی دارد . داستانی دربرگیرنده ی همه ی مضامین بوکوفسکی وار این بار با دوزی بیشتر ، تلخ تر ، گزنده تر ، عیان تر و پوچ تر …این بار توصیف گر کابوس ها و تنهایی او …و شاید یکی از بهترین و پخته ترین کارهای او ..حرف …

ادامه‌ی مطلب

کتاب «پرنده من»

مامان نمیداند به خاطر چه چیزی زن آقاجان شد. “یک روز من را به پدرت دادند. فکر کردم لابد بابای دومم است و من باید این دفعه دختر او باشم. یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت پدرت نیست، شوهرت است. از آن به بعد هر وقت مشت میخوردم میفهمیدم اتفاق مهمی افتاده….”

کتاب «دو دنیا »

هريک از ما، شب ها پيش از خواب، از شاخه ای به شاخه ی ديگر می پريم و دور كره ی زمين می چرخيم. آينده هزار در دارد و كليد اين درها در جيب های ماست. جيرينگ جيرينگ ِ آنها را می شنويم و نميدانيم كدام در را، كی و كجا، باز كنيم…!

کتاب « کیمیاگر»

از رمان های بسیار پرفروش دهه پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.

کتاب «همیشه شوهر »

هیچی سخت تر از این نیست که منطقی فکر کنی وقتی احساستت دارن خفت می کنن…

کتاب «بینایی»

وقتی متولد می‌شویم قراردادی را برای زندگی امضا می‌کنیم… اما سالها بعد زمانی می‌رسد که از خود سوال می کنیم «چه کسی این قرارداد را به جای من امضا کرده است؟»

کتاب «گهواره گربه»

خنده شاید واکنشی به ناکامی‌ها باشد، درست مثل گریه؛ خنده مشکلی را حل نمی‌کند همان طور که گریه. آدمی وقتی می‌خندد یا میگرید که کار دیگری ازدستش برنمی‌آید!

کتاب « شوخی»:

در مجلس چهارم نویسندگان چکسلواکی در ژوئن ۱۹۶۷ کوندرا سخنرانی معروفی انجام داد که در آن خواهان آزادی بیشتری برای نویسندگانی شد که فکر می‌کردند توسط تشکیلات خودکامهٔ کمونیستی به اسارت گرفته شده‌اند. کوندرا اولین رمانش به نام شوخی را در سال ۱۹۶۷ نوشت. «شوخی» از زبان چندین راوی روایت می‌شود و تنها کتاب کوندرا …

ادامه‌ی مطلب

کتاب « بار هستی»

در جامعه ی دیکتاتوری، مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است. از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم و مرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ …

ادامه‌ی مطلب