Category: کتاب های داستان و رمان

کتاب« عشق سگی ست از جهنم»

بوکوفسکی در سال ۱۹۲۰ در شهر آندرناخ آلمان در خانواده «هِنری کارل بوکوفسکی» به‌دنیا آمد. از سن ٢٠ سالگى شروع به نوشتن كرد، نوشته‌های بوکوفسکی به شدت تحت تأثیر فضای لس آنجلس، شهری که در آن زندگی می‌کرد قرار گرفت. او اغلب به عنوان نویسندهٔ تأثیرگذارِ معاصر نام برده می‌شود و سبک او بارها مورد …

ادامه‌ی مطلب

کتاب«مردان بی زن»

ارنست همینگوی Ernest Hemingway نویسنده رئالیست و بزرگترین رمان نویس آمریکایی در ۲۱ جولای ۱۸۹۹ در «اوک پارک » (حومه شیکاگو ) از توابع ایالات « ایلی نویز » به دنیا آمد و در دوم جولای ۱۹۶۱ در «Ketchum » واقع در ایالت « آیداهو » هنگامی که تفنگ شکاری خود را پاک می کرد …

ادامه‌ی مطلب

کتاب« راز کوه نور »

: ما همه برگ داریم. وقتی برگ ها پژمرده می شوند، دیگر آدم بزرگ نمی شود، چون ایام کودکی سپری شده است. وقتی پیر و چروکیده می شویم، برگ ها رشد واژگونه می کنند، چو ن عشق رخت بر بسته…

کتاب«سوختن در آب، غرق شدن در آتش »

پرنده ای آبی در قلب من هست که می خواهد پر بگیرد اما درون من خیلی تنگ و تاریک است برای او می گویم اش ,آنجا بمان ,نمی گذارم کسی ببیندت

کتاب« برج »

جوکلین مدیر کلیسا مدیر برنامه ساخت یک برج در کلیسای بزرگ است که هزینه اون توسط عمش خانم الیسون که یکی از میسترس های سابق دربار شاه بوده تامین میشه. برنامه علیرغم مخالفت بسیاری از جمله معمار بنای منار روجر ماسون ادامه داره. کلیسا منابع کافی برای بنای برج نداره اما جکلین که ظاهرا روانپریشه …

ادامه‌ی مطلب

کتاب « کلبه نحس »

کتاب «مردی با چهره ی زرد »

من می خواهم به شما بگویم این چطور اتفاق افتاد. اما آسان نیست. حالا از همه ی اینها مدتها می گذرد و حتی با آنکه اغلب درباهره اش فکر میکنم، هنوز چیزهایی وجود دارند که نمی فهمم. شاید هرگز نفهمم. چرا اصلا توی ماشین رفتم؟ آنچه در باره اش حرف می زنم یکی از آن …

ادامه‌ی مطلب

کتاب «دوربین قاتل »

جیمی از این که دوربین را در حراجی پیدا کرده خیلی خوشحال است ، تا این که کم کم می فهمد هر چیزی که عکسش را می گیرد، یا می شکند یا می میرد.

کتاب « اتوبوس شب رو »

نیک هنکاک و برادرش، جرمی، می دانستند توی دردسر افتاده اند، اما نمی توانستند درباره اینکه مقصر کیست به توافق برسند. جرمی، البته نیک را سرزنش می کرد . و هر دو آنان می دانستند وقتی به خانه برسند- اگر اصلا به خانه برسند- پدرشان هر دوشان را سرزنش می کند، اما تقصیر هر کس، …

ادامه‌ی مطلب

کتاب« تلفن مرده ها »

: او دارد در وسط لندن از عرض هایدپارک عبور می کند که متوجه می شود هوا تغییر کرده. آسمان رنگ زشتی شده، نه سیاهی فرا رسیدن شب بلکه ارغوانی مرتعش نزدیک شدن طوفان، ابرها در جوشش اند و لحظاتی بعد نور درخشان چنگال رعد در تمام طول تیمز برق می زند