معنای «غم» برای من، ممکن است با معنای «غم» برای تو متفاوت باشد. ریختن احساسات در قالب کلمات، مانند تلاش برای تبدیل یک نقاشی بزرگ، به یک قطعهی موسیقی است. اگر چه چنین کاری، قابل تصور است، اما باید به خاطر داشته باشیم که بخشی از اطلاعات و دادهها در این میانه به دست فراموشی سپرده میشوند.
ام هریس در «ماندن در وضعیت آخر» به ما یادآوری میکنند که احساسها نه «خوب» هستند و نه «بد». آنها فقط واقعی هستند. همین. تنها راه تغییر احساسات، شناخت منشا آنها و واقعیت پشت آنهاست. هریس، هر نوع رفتاری را که از انسان سر میزند، نوعی افشاگری میداند. چیزی که باعث میشود نگرش و احساس ما، برای دیگران آشکار شده یا لااقل نشانههایی از آنها پدیدار شود.گفتگوی درونی، مفهوم دیگری است که در کتاب ماندن در وضعیت آخر، مورد توجه قرار میگیرد و به مثالهای مختلفی از آن اشاره میشود.کتاب با فرایند ردیابی احساسات ادامه پیدا میکند و کمک میکند که احساسات خود را در رابطه با خود و دیگران، بهتر مدیریت و کنترل کنیم.