ادوار شعر فارسی


اثر دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، افراط در فروتنی، دلیل ادعاسته گویا این سخن را، در کودکی، به نام سید جمال اسد آبادی خوانده بودم. هر کسی که گفته است راست گفته است و من نمی خواهم چندان فروتنی از خود نشان دهم که دلیل ادعا باشد. حقیقت امر را می گویم: در پرونده قطور شعر معاصر، برگ کوچکی سهم من است و به همین دلیل، به گفته نزار قبانی، نمی توانم قاضی محکمه شعر معاصر باشم. اما اگر مباحث این کتاب، نوعی داوری در باب شعر معاصر باشد، این ویژگی را دارد که قاضی در حضور جمع، و با زبانی که همه حاضران آن را می فهمیده اند، و حتما این فرصت و حق را هم داشته اند که در باب هر کلمه این داوری از او بس وچ کنند، به بحث و داوری پرداخته است…

دیوان رکن الدین دعویدار قمی

  اثر علی محدث
ملک الشعراء قاضی رکن الدین محمد بن سعد بن هبه الله بن دعویدار تمی متخلص به داعی شاعر ذواللسانین سده ششم و اوائل سده هفتم هجری است که به دو زبان عربی و پارسی استادانه شعر سروده است.
او یکی از معاریف خاندان دعویدار تیمی بوده، و این خاندان از خاندانهای مشهور شیعه در سده ششم هجری به شمار می رفته است که رجال آن به زهد و دانش معروف و در شهر قم متصدی منصب قضاوت بوده اند.

تئوری امامت در ترازوی نقد

نوشته: حجت الله نیکویی

تردید در اندیشه‌های رایج دینی و تشکیک در دگم‌ها و کلیشه‌های نخ‌نما شده‌ای که میراث تفکر سنتی و آباء و اجدادی انسان‌ها در یک جامعه دینی است، اولین و مهمترین گام بسوی دینداری عالمانه و محققانه است. چنین شک و تردیدی، البته هولناک و هراس‌آور است و آزادی و عقلانیت عظیمی می‌طلبد، اما ثمره‌ای بزرگ دارد: ایمان آگاهانه و آزادانه. آری ایمانی که از رهگذر آزادی و آگاهی نصیب آدمی گردد، به هزاران ایمان عامیانه و مقلدانه و جبری می‌ارزد. کتاب حاضر، کوشش خرد مؤلف در راه رسیدن به چنین ایمانی را به تصویر کشیده است. زمانی که اولین قدم را در این راه برداشتم، هرگز نمی‌دانستم که «تحقیقی بودن اصول دین» و عدم جواز تقلید در این حوزه، رؤیایی دروغین و خیالی است و در جمهوری اسلامی باید در اصول دین هم مقلد بود. بعدها وقتی نتیجه تحقیقاتم در باب امامت، به نتیجه‌ای مخالف انتظار طبقه رسمی روحانیت شیعه منتهی شد، با تاوان سنگینی مواجه شدم که شرح آن در این مختصر نمی‌گنجد. لذا خواننده عزیز را هشدار می‌دهم که اگر تاب تحمل تلخی‌های چنین راهی را ندارد، از خواندن این کتاب صرف نظر کند.

سی گفتار

نوشته :دکتر شجاع الدین شفا

فاجعه امروز ایران، به همراه انبوه نابسامانی هایی که برای ملت ما ببار آورده، این امتیاز را نیز داشته است که برای نخستین بار در درازای 1411 سال، مافیای عمامه داری را که مسوول اصلی بخش اعظم این نابسامانی ها است در میدان مسوولیت، مستقیما رویاروی ملت ایران قرار داده است و مفهوم این رویارویی این است که این بار خود این مافیا، با در دست گرفتن همه اهرم های قدرت، جوابگوی جنایت ها و خیانت ها و فسادها و ویرانگری هایی است که توسط او انجام گرفته و میگیرد. در چنین شرایطی، وظیفه سنگین و در عین حال شرافتمندانه کسانی از افراد جامعه ما که در خط روشنگری قدم برمیدارند این است که با اقتدا به تلاش پیروزمندانه و نجات بخش اندیشمندان فروغ جهان مسیحیت در سده های هجده و نوزده که همه ترقیات مادی و معنوی جهان پیشرفته غرب در دو سه قرن گذشته و در حال حاضر مدیون آنان است پرونده تبهکاری سازمان یافته هزار و چهار صد ساله این مافیای عمامه دار را برای طرح در دادگاه داوری ملی و در دادگاه داوری تاریخ در اختیار نسل سازنده ایران فردا گذارند تا اینبار با صدور حکم نهایی، برای همیشه به عمر این طولانی ترین مافیای تاریخ پایان داده شود، بی آنکه دیگر فرصتی برای تقیه و به دنبال آن تجدید سازمان، بدان داده شود.

گذر عاشقانه‌ی عمر

نوشته‌ی خدیجه‌ مقدم فعال حقوق زنان و محیط‌زیست، بیش از هر چیز مروری بر حرکت‌ها و جنبش‌های اجتماعی‌ای است که در چهل سال اخیر، مبانی جامعه‌ی مدنی ایران را بنا نهاده‌اند.

دین سازان بی خدا

نوشته: دکتر مسعود انصاری

دین عبارت از یک رشته عقاید خرافی و بدون پایه نسبت به نیروهای برتر از انسان که بشر آنها را بدون کاربرد خرد، در پندار ذهنی‌ و خمیر مایه احساسات و هیجانات خود بنیاد می دهد و با این عمل فکر می‌کند به اسرار و رموز غیر قابل درک دست یافته و بدین وسیله برای خود سرابی خیالی و آرامش آور به وجود می آورد. در ساختار این تعریف سخن از عقیده به کار رفته و نه اندیشه. زیرا انسان دین دار، برای پذیرش خرافات دینی، عقیده خود را به کار می برد و نه اندیشه اش را. تفاوت عقیده با اندیشه آن است که عقیده از سنت و یا اندیشه کنترل شده به وجود می آید و نه از اندیشه آزاد. مهمترین عامل سازنده دین، یک عقیده پنداری، ذهنی‌، نادیدنی، غیر ملموس و احساسی‌ است که برتر از انسان بوده و در بالای وجود و درک او قرار می‌گیرد. بر پایه این دیدمان، انسان دین آور یا پیامبر فردی است که دارای هنر برچسب زدن عامل «تقدس» به خرافات و مقدس کردن آنها بوده و با کاربرد این هنر به خرافات لباس تقدس می پوشاند و آنها را به آسانی‌ به خورد هم نوعان خرد باخته اش می دهد.

امپراتوری های اصول عقاید

نوشته: استوارت سیم ترجمه: بهمنیار

کوشش این کتاب این است که باورهای بدون چون و چرا بر فرهنگ جهانی چیره شده و کارآمدترین راه برای رویارویی با آن بکارگیری شک گرایی، روشن اندیشی و پیوسته پرسیدن و با دودلی کاویدن می باشد. تا هنگامی که در این راه پیش نرویم زندگی دموکراتیک ما از سوی خشک مغزان پخش کننده باورهای جزمی و بدون چون و چرا تهدید می شوند. در نظم کنونی جهان، ما در برابر گونه ای آرایش نظامی هستیم که میتوان آنرا امپراتوری های باور یا اعتقادات نامید. این امپراتوری ها، سازمان ها و گروهای چیره و سلطه گر با رهبرانی نیرومند و تمرین فرمانروایی بر مردم عادی، با نیرو و زمان فراوان و گسترده ای سرمایه گذاری نموده تا بتوانند فرمان دهند که انسان ها چگونه باید اندیشیده، مصرف کرده و رفتار کنند.

معمای ادیان


نوشته : دکتر شجاع الدین شفا

از قرن ها پیش، در مبارزه طولانی و بی امان بین سیاهی و روشنایی در کشور ما، جبهه سیاهی ها تمام نیروهای زور و زر و اختناق را در اختیار داشته، همانگونه که امروز هم دارد، و در جبهه روشنایی ایرانیانی آزاده و وطن پرست بوده و همواره هستند که با دست حالی ولی با توشه ای از میهن پرستی، آزادگی و نوبینی، برپاخاسته اند. سرکردگی این نبرد بی امان را در یک جبهه «جهل، حماقت و واپسگرایی» به عهده دارد و در جبهه دیگر «فرشته نگهبان فرهنگ ایران». در این مبارزه مرگ و زندگی ایرانیان شکست هایی چند را در رویارویی خود با عمامه داران دیروز و امروز کشورشان تحمل کرده اند ولی هرگز نبرد نهایی سرنوشت ساز را نباخته اند و تردیدی نیست که اینبار هم همبستگی ایرانیان با فرهنگ پر افتخارشان پیروزی نهایی را از آن آنان خواهد کرد.

درخشش های تیره

نوشته: آرامش دوستدار
در اين کتاب، «روشنفکری ايرانی» که «هنر» آن در نينديشيدن می‌باشد، به گونه‌ای بنیادین نقد می‌شود و سنجشگرانه در رفتار فرهنگی ما می‌کاود تا کارسازی فرهنگی‌مان را روشن سازد. فرهنگ ما چون دينی بوده و مانده، در سراسر رويدادش «ناپرسنده‌ی پرسشنما» بوده است. ناتوانی ما در پهنه‌ی مسلط فرهنگی، ناشی از «دينخويی» و مآلا ناپرسايی فرهنگی ما بوده است. «دينخويی» رويکردی ا‌ست که از انديشدن و پرسيدن می‌گريزد و از نزديک شدن به هر پرسش بغرنج و ناسازگار با دستورالعمل‌های فرهنگ مستولی در جامعه می‌پرهيزد.

ایران محور امید

نوشته دکتر کمال آذری
ین نام برای سال ها در همه رسانه های بین المللی مطرح شد و اعتبار ملی ایران را برای سال ها خدشه دارکرد، از این رو عنوان کتاب ایران محور امید در جهت عکس این عنوان در نظر گرفته شد، ایران کشوری است بزرگ با سابقه تاریخی و فرهنگی غنی و با مردمانی شریف و با اخلاق که سزاوار این نوع برداشت نیست، کشورایران با پتانسیل بالای فرهنگی و همچنین تاریخ چنیدین هزار ساله در امر دموکراسی با جمعیت جوانی که دارد می تواند نه تنها عنوان محور شرارت رایدک نکشد، بلکه بالاتر از آن می تواند محور امیدی باشد برای تبدیل شدن به جامعه ای پیشرو و امیدوار، همچنین الگوی برای سایر کشورهای جهان.