هريک از ما، شب ها پيش از خواب، از شاخه ای به شاخه ی ديگر می پريم و دور كره ی زمين می چرخيم. آينده هزار در دارد و كليد اين درها در جيب های ماست. جيرينگ جيرينگ ِ آنها را می شنويم و نميدانيم كدام در را، كی و كجا، باز كنيم…!
Category: کتاب های داستان و رمان
مه 05
کتاب « کیمیاگر»
از رمان های بسیار پرفروش دهه پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.
مه 01
کتاب «بینایی»
وقتی متولد میشویم قراردادی را برای زندگی امضا میکنیم… اما سالها بعد زمانی میرسد که از خود سوال می کنیم «چه کسی این قرارداد را به جای من امضا کرده است؟»
مه 01
کتاب «گهواره گربه»
خنده شاید واکنشی به ناکامیها باشد، درست مثل گریه؛ خنده مشکلی را حل نمیکند همان طور که گریه. آدمی وقتی میخندد یا میگرید که کار دیگری ازدستش برنمیآید!
مه 01
کتاب « شوخی»:
در مجلس چهارم نویسندگان چکسلواکی در ژوئن ۱۹۶۷ کوندرا سخنرانی معروفی انجام داد که در آن خواهان آزادی بیشتری برای نویسندگانی شد که فکر میکردند توسط تشکیلات خودکامهٔ کمونیستی به اسارت گرفته شدهاند. کوندرا اولین رمانش به نام شوخی را در سال ۱۹۶۷ نوشت. «شوخی» از زبان چندین راوی روایت میشود و تنها کتاب کوندرا …
مه 01
کتاب « بار هستی»
در جامعه ی دیکتاتوری، مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است. از یک سو، با عملی که میدانند درست است، جانِ خود را به خطر میاندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را میبازند. بهتر است فریاد برآوریم و مرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ …
آوریل 30
کتاب « پیمان سپیده دم »:
باید همه با هم متحد شوند تا دنیا را عوض کنند ولی آخر اگر همه می توانستند با هم متحد شوند دیگر لازم نبود دنیا رو عوض کرد !
آوریل 30
کتاب« توپ مرواری »
چنان آنها را ترغیب به گذشته و فقر و مرده پرستی و گریه و وافور و توسری میکنیم که دست روی دستشان بگذارند و بگویند باید دستی از غیب برون آید و کاری بکند…!
آوریل 30
کتاب «مدیر مدرسه »
در این جهان هيچ چیز پایدار نیست. حتی شادمانی انسان هم پس از لحظهای رنگ میبازد و به سستی میگراید و سرانجام غم و غصههای مبتذل روزمره آنرا میبلعد. درست مثل موج کوچکی که بر اثر انداختن سنگریزهای به سطح آرام آب به وجود میآید و به تدریج محو و ناپدید میگردد.