کتاب «دموکراسی و جامعه مدنی»


نوشته منوچهر صالحی
انسان ها برای ان که بتوانند با هم زندگی کنند، مجبورند روند مراوده ی خود را بر اساس یک رده هنجارها بنیان نهند

کتاب «گمشده»

اثر توماس هاوزر
در سپتامبر ۱۹۷۳ چند روز پس از کودتای نظامی شیلی که به قتل پرزیدنت سالوادور آلنده و سرنگونی رژیم او منجر گردید و به دنبال آن کشتار عظیم و هولناکی که ملت شیلی را غرق در خون و ماتم کرد، یک روزنامه نگار جوان آمریکایی به دست نظامیان شیلی افتاد و…

کتاب «بلندی های بادگیر»

اثر امیلی برونته
وقتی میفهمی عاشق شدی که می‌بینی دوست نداری بخوابی
چون واقعیت شیرین‌تر از رویاهایت شده‌ است!

کتاب« پر»

اثر شارلوت مری ماتیسن
زندگی قمار است، ماجراست، انسان یا می‌برد یا می‌بازد، زندگی مثل معرکه‌ایست که پایان ندارد وقتی صدای یک نفر کم کم ضعیف و خاموش شد، صدایی جوان‌تر و نیرومندتر رشته‌ بقیه‌ داستان را می‌گیرد و ادامه می‌دهد…!

کتاب «حکمت شادان»

اثر فردریش نیچه

اینان کشیشانند، شما باید از نزد آنان آرام بگذرید…زیرا …برخی از آنان بسی رنج دیده اند. از این روی میخواهند که دیگران را بیازارند. آنان دشمنانی شریرند. هیچ حقدی به پای کینه اي نمیرسد که آنان در فروتنی خود دارند. چون کسی به آنان دست یازد، خود در معرض آلودگی قرار میگیرد…
با کشیشان رنج برده و میبرم. زیرا آنان در نظرم زندانیانی هستند که داغ دورافتادگان بر پیشانی دارند. همان که نجات بخشش میخوانند، آنان را به بند کشیده و ارزشهای دروغین و سخنان پوچ، آنان را زندانی کرده…هیچ اژدهایی برای انسان، هولناکتر از هیولای ارزشها و سخنان واهی نیست…
به خانه هایی که این کشیشان بهر خود ساخته اند، بنگرید که نامش را کلیسا گذاشته اند. حال آنکه آنها مغازه هایی هستند عطرآگین. آیا جان میتواند در پرتو درخشش این انوار دروغین و درچنين فضایی آلوده به اوج خویش رسد؟

کتاب«اراده معطوف به قدرت »

اثر فردریش نیچه
آن کودک را در میان خوکهایی که میغرند، نگاه کن که چگونه بی سلاح و تک و تنها انگشتان پایش را جمع کرده است.
او می گرید و کاری جز گریستن نمی داند.
آیا روزی فرا می رسد که او روی پایش بایستد و راه برود؟
نترسید! من فکر می کنم شما به زودی آن کودک را، به محض اینکه روی پا بایستد، در حال رقص و حتی ایستاده روی سر خواهید دید.

کتاب «آواره و سایه اش»


اثر فردریش نیچه

لذّت و عدمِ لذّت از سموم

تنها دلیلِ مهمّی که در تمامیِ زمان ها انسان را از نوشیدنِ سَم بر حذر داشته است، مرگبار بودن آن نیست، بلکه مزه ی بدِ آن است.

کتاب« انسان مصلوب » (آنک انسان)

اثر فردریش نیچه
«راستگویی و تیزچنگی در کمانگیری»: این هردو در چشم ملّتی [ایرانیان]که نامِ من از ایشان است، گرامی بود و دشوار: نامی که مرا هم گرامی است و هم دشوار.
«پدر و مادر را پاس داشتن و به جان و دل پیروِ خواستِ آنان بودن»: ملّتی دیگر [یهود] این لوحِ چیرگی را بر فرازِ خویش بیاویخت و بدان قدرتمند و جاوید شد.
«سَرسپرُدن و در راهِ سرسپردگی خون و شرف را در راهِ هدف هایِ بد و خطرناک نیز به خطرافکندن» : ملّتی دیگر [آلمان] با چنین آموزشی به خویش بر خود چیره شد و با چنین چیرگی از امیدهایِ بزرگ بارور و گران‌بار گشت.
همانا که آدمیان نیک و بدِشان را همه خود به خویشتن داده اند. همانا که آن را نستانده اند، آن را نیافته اند و چون ندایی آسمانی بر ایشان فرود نیامده است.

کتاب «نیچه، فروید، مارکس »

اثر میشل
هر انسان خداپرستی، خدای ویژهٔ خود را آفریده است:
و بر زمین هیچ دشمنی پلیدتر از دشمنی میان خدایان نیست.

کتاب «ضد گلوله»


همین که در حال خواندن این متن هستید نشان می‌دهد که ضدگلوله کار خودش را به خوبی انجام داده است، وظیفه ضدگلوله و انتخاب این اسم برای یک کتاب کسب‌و‌کاری این بوده است که خودش را از خیلی از کتاب‌ها با موضوعات مشابه و اسم‌های تکراری متمایز کند، اما این فقط بخشی از این سناریو است، انتخاب نام ضدگلوله به عنوان یک کتاب آموزشی آن هم در زمینه رشد کسب‌و‌کار و افزایش درآمد فقط برای جذب مخاطب نبوده است، در واقع ضد گلوله بودن اصلی است که در بازار امروز بیش از همیشه به آن نیازمندیم.