کتاب “در راه سیاست”

نوشته احمد کسروی

ما در سیاست نیز از دیگران پیشتریم . بارها ديده شده كساني ميگويند : «شما در سیاست وارد نیستید» و اینرا ایرادی بما می‌شمارند. در حالی که ما از سياست دور نيستيم و از روزيكه بكوشش برخاسته‌ايم در راه سياست گام ميزنيم. ميبايد گفت : آنان سياست را بمعني راستش نميشناسند و يا از كار ما چندانكه بايد آگاه نيستند. اينست ميخواهم اين زمينه هم روشن باشد. راستست كه ميدان كوششهاي ما ايران نيست و جهانست ، در ديد‌ه‌ی ما ايراني و هندي و عرب و ترك و آسيايي و اروپايي و آفريقايي و آمريكايي يكيست. ما نيكي را براي همه جهان ميخواهيم. با اينحال چون در ايرانيم و اين كشور ميهن ماست بآن دلبستگي بيشتر ميداريم و چون كوشش را از اينجا آغاز كرده‌ايم ، ميبايد نخست باينجا پردازيم. ميبايد باين كشور و توده بيشتر دل بنديم. پس نشدني بوده كه ما درباره‌ی اين كشور وآينده آن بي‌پروا باشیم. نشدني بوده كه راهي را در اين زمينه دنبال نكنيم.

کتاب “جامعه شناسی نخبه کشی” قائم مقام ، امیر کبیر و مصدق



نوشته علی رضاقلی

تحلیل جامعه شناختی برخی ریشه های استبداد و عقب ماندگی در ایران
این کتاب به تحلیل جامعه شناختی برخی از ریشه های تاریخی استبداد و عقب ماندگی در ایران می پردازد …. نخبگان مورد بحث در آن سه اصلاح طلب پرآوازه ایران یعنی قائم مقام و امیر کبیر و مصدق هستند ..اینها “نخبگان اصلاح” هستند که از بافت اصلی جامعه تا به قله آن رسیده اند اما در تداوم راهی که انتخاب کرده اند یعنی اصلاح و تعالی و پیشرفت ایران و ایرانیان، همواره با مشکلات جدی و زمین گیرکننده ای مواجه بوده اند … مشکلاتی که عموما برخاسته از خود مردمان ایران و بافت اجتماعی آن بوده است.

کتاب “خواهران و دختران ما”


نوشته احمد کسروی

در سال ١٣١٢ که مهنامه پیمان آغاز یافت از همان شماره نخست دری در آن زیر عنوان مادران و خواهران ما گشاده میبود که از بانوان سخن میراند. سپس نیز گفتارهای بسیاری در همان باره چه در پیمان و چه در دیگر جاها نوشته گردید. میباید گفت: یک رشته از ارجدارترین سخنان ما در زمینه بانوان میبوده. ولی چون آن گفته ها و گفتارها پراکنده بوده بارها گفته میشد که در کتابی گرد آورده شود. از جمله پارسال زمستان که آقای محمد کریم فرهنگ در شیراز میبود با آقای ابراهیم آگاه و دیگران، با بودن بانوانی نشست داشته اند و در آنجا بانوان درخواست کتابی کرده اند. آقای فرهنگ بما نوشت و پولی نیز که خود او با آقایان آگاه نبوی، برای کمک بچنان کتابی داده بودند بما فرستاد.

انجیل متی

در این قسمت خلاصه ای از کتاب مقدس انجیل که به خبر خوش معروف است می پردازیم تا باهم درکی از این انجیل بدست آوریم. انجیل متی تاکید بر عیسی مسیح که همان “مسیح” یا به عبرانی “ماشیح” موعود است دارد. به همین منظور او اکثر اوقات ازعهد عتیق نقل قول میکند زیرا اغلب انبیا عهد عتیق در مورد “مسیح ” پیشگوییهای زیادی کرده اند. باید گفت بدلیل تکرار زیاد اصطلاح “ملکوت آسمان” این انجیل عموما انجیل ملکوت، نام گرفته است. در عین حال که نظم نگارش این انجیل بطور کلی بر حسب ترتیب زمانی است، مطالب آن بصورت موضوعی گروه بندی شده اند.

انجیل مرقس


تاکید اصلی مرقس بر قدرت ماورای انسانی عیسی است. او در این انجیل ، بوسیله معجزات عیسی به الوهیت او اشاره میکند. مرقس بیشتر به شرح اعمال عیسی پرداخته و به نظر میرسد که مخاطبین اصلی این انجیل غیر یهودیان هستند . مرقس بر حسب روایات، هنگامیکه عیسی در باغ جستمانی دستگیر شد و رسولان او فرار کردند “جوانی با چادری بر بدن برهنه خود پیچیده ، از عقب او روانه شد.” وقتی جمعیت سعی کردند او را نیز بگیرند “چادر را گذارده برهنه از دست ایشان گریخت.” اعتقاد بر این است که این جوان مرقس بوده است. در کتاب اعمال رسولان از او بعنوان “یوحنای ملقب به مرقس” یاد شده و احتمالا از خانواده ای مرفه در اورشلیم بوده است، زیرا والدین او صاحب خانه و خادمان بودند. مادر او “مریم” نیز پیرو عیسی مسیح بود و از اینرو خانواده مرقس همگی مسیحی بودند و کلیسای “جماعت اولیه” از خانه اش برای جلسات مسیحی استفاده میکردند

کتاب “خدا با ماست”


نوشته احمد کسروی

عنوان فوق، موضوع یک مقاله‌ای است که کسروی در زمستان ۱۳۲۱ به قلم کشیده است. این مقاله پاسخ به پرسشی است که شخصی بنام مینویی ساکن قزوین از وی کرده است. پرسش در مورد عقیده کسروی درباره خداوندگار است. کسروی خدا را باور داشت و معتقد بود که نبرد‌های اجتماعیش را به کمک آفریدگار پیش می‌برد و در اغلب نوشته ‌هایش نیز تاکید میکرد که ” #خدا_با_ماست”. مینوئی سوال می‌کند: “شما… بارها این آراستگی و وجود نظم و ترتیب را در کارهای جهان یاد آوری کردید و همین نظام بزرگ آفرینش را دلیل بر وجود آفریدگاری میدانید که انگیزش این دستگاه عظمت و قدرت به اراده اوست. و نیز بارها گفته‌اید: هیچ کاری در این جهان بی‌انگیزه نتواند بود. از سویی هم می‌گویید چون ما هوادار راستیها هستیم خدا با ماست.

انجیل لوقا

“لوقا” ، او پزشک بود و مردی با فکر دقیق و قلبی مهربان. آمیخته ای از این صفات و راهنمایی روح خدا منتج به ثبت این گزارش شد که دقیق است و هم پر از احساسات گرم و پرشور. لوقا در اولین آیه های کتابش میگوید: “من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته، به ترتیب بتو بنویسم.”(لوقا ۱ : ۳) نحوه ارایه مفصل و بسیار دقیق لوقا گواهی بر ادعای اوست اگر چه در هیچ جای گزارش این کتاب اسمی از لوقا نیامده است مراجع قدیمی با هم توافق دارند که او نگارنده این انجیل است.

انجیل یوحنا

مدت ۳۰ سال از گزارش انجیل های متی، مرقس و لوقا میگذشت و مسیحیان قرن اول آنها را همچون گنجی حفظ کرده بودند ، گنجی را که مردانی تحت الهام روح القدس نوشته بودند. از آنجاییکه پایان قرن اول نزدیک بود و بیشتر آنانیکه عیسی را در خدمتش همراهی کرده بودند در قید حیات نبودند. فقط یوحنا بود که نکاتی با ارزش از خدمت عیسی که خود شخصا تجربه کرده بود را به مطالب پیشین انجیل بیفزاید.

کتاب “پندارها”


نوشته احمد کسروی
كسروی در كتاب #پندارها به شدت به رمل و جادو و سحر و اسطرلاب و فال‌گيری و پيشگويی تاخته و از خانواده‌هایی كه برای حل مشكلات خود به اين قبيل خرافات روی می‌آورند گله می‌كند. همین کف بینی با آنکه تازه بایران رسیده، ما یک زیان بزرگی از آن سراغ داریم. دوسال پیش جوانی در دانشکده افسری درس می خوانده و در میان همدرسانش یک کف بینی می بوده که کف او را دیده و چنین گفته: “تو همیشه بدبخت و بینوا خواهی بود”. جوان ناآزموده که آرزوهای بسیاری برای آینده می داشته(از جمله آرزوی زناشویی با یک دختر توانگر را می پرورده)از شنیدن آن یکباره نومید گردیده و در روز دیگر خود را کشته (چون پدر او از تبریزیان است و با من آشنا می باشد من از داستانش آگاه گردیده ام)

کتاب “منشا انواع”


نوشته چارلز داروین ترجمه دکتر نورالدین فرهیخته
کتاب “خاستگاه گونه ها” یا #منشا_انواع به عقیده بسیاری مهمترین و تاثیرگذارترین کتاب تاریخ بشریت است. داروین با تالیف این کتاب که حاصل سالها تحقیق و پژوهش طاقت فرسا بود برای همیشه نگاه ما را نسبت به جهان طبیعت و جایگاه ما در آن دگرگون کرد.
طوفانی که او با انتشار کتاب منشأ انواع بر انگیخت هنوز پس از غریب یکصد و بیست سال فرو کش نکرده است. خود او به عظمت کارش آگهی داشت به همین دلیل در سپتامبر ۱۸۷۱ خطاب به دوست و همرزمش چنین نوشت: “ها کسلی عزیزم نبرد بسیار طولانی است حتی پس از مرگ من و تو نیز سالیان دراز ادامه خواهد یافت.” داروین جوان در سال ۱۸۳۱ سفر علمی مشهور خود را در کشتی اچ ‌ام ‌اس بیگل آغاز کرد. او به مدت پنج سال مشغول بررسی و نمونه‌ برداری از تنوع زیستی غنی در مناطقی چون جزایر گالاپاگوس بود.