نخستین اثر مطبوع اسپینوزا و یگانه اثری است که نام نویسنده در زمان حیاتش بر روی آن نوشته شد. این اثر نخست در پاییز 1663 با دیباچه دوستش دکتر لو دوویکوس مایر و ذیلی که محتوی تفکرات مابعدالطبیعی اسپسنوزاست، به زبان لاتین به طبع رسید ودر 1664 به وسیله دوست اسپینوزا، پتر بالینگ منونیت، که در دین مخالف جزمیت بود به طبان هلندی برگردانده شد…
فوریه 04
کتاب« دهنبند»
نوشتهی آلفونسو ساستره با لحنی تند و گزنده اما به شکلی غیرمستقیم اختناق و وحشت و سرکوب حاکم بر جامعهی آن روزگار اسپانیا را به تصویر میکشد.
آلفونسو ساستره (Alfonso Sastre) یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان معاصر اسپانیا و در کنار آنتونیو بوئرو بایخو یکی از ارکان متحولکنندهی تئاتر معاصر این کشور است. تئاتر وی که همواره ناقد دیکتاتوری و حکومتهای سرکوبگر بوده از بدو پیدایش همواره به دست ممیزی حکومت فرانکو ممنوع میشد. وی در مخالفت با بوئرو بایخو و اندیشهی پوسیبیلیسم وی که هر فرصتی را برای کوبیدن و به انتقاد کشیدن خفقان موجود در جامعه موجه میدید، با نقد این دیدگاه، خط مشیای کاملا افراطی در انتقاد اندیشههای دژخیمانه پیش گرفت و لذا در زمان دیکتاتوری فرانکو تئاترش به هیچ عنوان فرصت به صحنه رفتن و عرض اندام نیافت.
فوریه 04
کتاب «از کوروش تا پهلوی»
ژانویه 31
کتاب « زندگی پی »
اثر : یان مارتل
پسر جوانی بنام پی پاتل، فرزند یک صاحب باغ وحش در هندوستان است. پی پاتل در شانزده سالگی همراه خانوادهاش از هند به طرف کانادا کوچ میکند. خانواده پی در قسمت بار یک کشتی ژاپنی در کنار جانوران باغوحش به سمت خانه جدید سفر میکنند. در میانه راه کشتی غرق میشود و پی خودش را در قایق نجاتی به همراه یک کفتار، یک اورانگوتان، یک گورخر زخمی و یک ببر بنگال دویست کیلو گرمی تنها میبیند….
ژانویه 30
کتاب «توتم و تابو »
ژانویه 30
کتاب« دلدار و دلباخته»
نویسنده بیشتر با نام مستعار ژرژ ساند شناخته میشود او رماننویس رمانتیک، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، اصلاحطلب اجتماعی و خاطرهنگار فرانسوی بوده .امروز کتابهای پرشمار ساند کمتر خوانده میشود و او را بیشتر به دلیل سبک زندگی نامتعارف و روابط عاشقانهٔ متعددش میشناسند اما در سدهٔ نوزدهم او یکی از تأثیرگذارترین زنان زمانهٔ خود و مهمترین نویسندهٔ زن فرانسه بود. در دههٔ سوم قرن نوزده او که از آثارش برای ترویج و آموزش اصلاحات سوسیالیستی استفاده میکرد، تصویر کلیشهای از زنان، کارگران، دهقانان و طبقات فرودست را تغییر داد. او نخستین نویسندهای بود که زندگی کارگران و کشاورزان و کودکان را در رمانهای خود به تصویر کشید و گونهای از رمان به نام رمان روستایی را ابداع کرد که فرم داستانهای شفاهی پای بخاری را داشت و آداب و رسوم و سنتهای اجتماعی منطقهٔ سکونتش در کودکی را که با وقوع انقلاب صنعتی به سرعت در حال ناپدید شدن بود روایت میکرد ساند از پیشگامان ادبیات فمنیستی بود و در آثارش قواعد ازدواج و نگاه کلیشهای مردانه به نقش زن را به چالش میکشید.
ژانویه 30
کتاب «خانم دالووی»
رمانی نوشتهٔ ویرجینیا وولف است. این اثر یکی از نخستین آثار پیشگام در نوعی سبک رمان نویسی است که امروزه رمان نو خوانده میشود.
ویرجینیا وولف یک روز ماه ژوئن از زندگی کلاریسا دالووی در لندن پس از جنگ جهانی اول را از زاویه دید این زن توصیف میکند. خواننده چنین می انگارد که گویا پا به پای راوی در خیابانهای لندن گام برمی دارد و از دریچه نگاه کلاریسا آدمها و محلههای شهر را می بیند. در این گذار تند و ناگسسته، وولف از شهر و آدمهایش تابلویی به پهنای افق در دیدرس خواننده قرار میدهد.
ژانویه 30
کتاب «چرا دریا طوفانی شده بود»
یکی از بهترین داستانهای کوتاه صادق چوبک است که با وجود گذشت نیم قرن از نوشته شدن آن هنوز خواندنی و جذاب به نظر میرسد و واجد نکات آموختنی بسیاری هم برای علاقمندان داستاننویسی ست ، خاصه در روزگاری که بسیاری از داستانهای کوتاه فاقد عنصر تعلیق، گرهافکنی و گرهگشاییاند (بگذریم از آن نمونههایی که ویژگیهای سبکیشان چنین اقتضا میکند)
این داستان همچنین بهلحاظ فضاسازی غنی و از تصاویری زنده در عین ایجاز قلم چوبک برخوردار است.
شاید مجموعهی همین ویژگی ها بود که باعث شد ابراهیم گلستان سراغ آن رفته و این داستان کوتاه را دستمایهی ساخت فیلم «دریا» قرار داد
فیلمی که از بد حادثه نیمه تمام ماند و چه حیف! چرا که فروغ فرخزاد یکی از بازیگران اصلی این فیلم بود.
ژانویه 30
کتاب«اسپرلوس»
اثر : هرمان هسه
ده سال پیش ، وقتی” یوهان فراگوت “زمینی به نام “اِسپَرلُوس “خرید و به آن جا نقل مکان کرد ، خانه ی اربابی کهن سالِ رها شده ای بود با کوره راه های باغ.فراگوت معبد آن را ویران کرد و کارگاه نقاشی جدیدی بنا نمود .وی مدت هفت سال در آن جا سرگرم نقاشی بود. پسرش آلبرت را به مدرسه ی شبانه روزی فرستاد تا کم تر با او رو در رو باشد . خانه ی اربابی را به همسرش” آدله “و خدمت کاران واگذار کرد. او در همان کارگاه مانند مردان مجرّد می زیست. “پی یر ” نام پسر کوچکشان بود که دلبر پدر و مادر و تنها پل ارتباطی بین آن ها و کارگاه و خانه ی اربابی بود…