کتاب نقد حکمت عامیانه

سیمون دو بووار (به فرانسوی: Simone De Beauvoir) (۹ ژانویه، ۱۹۰۸-۱۴ آوریل، ۱۹۸۶) با نام اصلی سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووار فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که در ۹ ژانویه، ۱۹۰۸ در پاریس در خانواده‌ای بورژوا به دنیا آمد.

این کتاب مجموعه 4 مقاله از خانم دو بووار است که در سال 1963 منتشر شده است.
1- نقد حکمت عامیانه
2- آرمان گرایی اخلاقی و واقع گرایی سیاسی
3- ادبیات وفلسفه
4- چشم در برابر چشم

سیمون دو بووار در مقاله های کوتاه و بلند خود بیشتر به مسائل اخلاقی و رابطه آن با سایر مسائل قرن ما می پردازد.
مقاله اول درباره فلسفه ای است بی سر و سامان و بی انسجام که دستورالعملهای آن غالباً در امثال و حکم منعکس است. بیشتر مردم دانسته یا ندانسته از این حکمت سرمشق می گیرند، غافل از آنکه اگر به دقت در آن نگریسته شود معلوم می شود که اولاً بسیاری از سرمشقهای آن با هم متناقض است و ثانیا در مجموع، اندیشه ای نیست که بتوان در زندگی به آن تکیه کرد.
از این دیدگاه مقاله دوم کتاب حاضر زیر عنوان آرمانگرایی اخلاقی و واقعگرایی سیاسی نمونه نظریات او درباره حکمت اصلی است.

کتاب خاطرات یک مترجم

زندگی‌نامه و خاطرات محمد قاضی با عنوان «خاطرات یک مترجم» ضمن آنکه از رنج‌ها و مرارت‌های بی‌شمارش در طول حیاتش سخن می‌گوید، سرشار از شوخ‌طبعی‌های زیرکانه و نکات نغز از زندگی اوست.
انتخاب‌های قاضی، کتاب‌هایی برای تمام اعصار است. مثلا کتاب زوربای یونانی را همچنان هم می‌توان با علاقه خواند و تا آخر هم ادامه داد، حتی در این دوران که دیگر اثری از سوسیالیسم نمانده. این مسئله برمی‌گردد به اینکه قاضی در انتخاب‌هایش اشتباه نکرده است. انتخاب سبک‌هایی درست مانند رئالیسم سوسیالیستی که قرار بود در آینده دنیا نقش‌آفرینی کنند و شناخت از دغدغه‌های مشترک ملت‌ها یا جوامع مختلف، حرف‌زدن از مسائل عمیق انسانی مانند آزادی و صلح، آن‌هم برای تمام سنین و همچنین دامنه وسیع واژگان و قدرت زبان محمد قاضی که می‌توانست سرچشمه‌های گوناگون ادبیات را معرفی کند، خصوصیت‌های مهم آثار ترجمه‌ای او هستند.

کتاب بالکن

کتاب خصوصیات اخلاقی و فضیلت های انسانی دکتر محمّد مصدّق

در این مجموعه، دیدگاه ها و خاطرات دکترغلامحسین مصدق و برخی از یاران ونزدیکان مصدق دربارۀ منش و فضیلت های انسانی دکترمصدق مظهرو نماد آزادی، استقلال و دمکراسی ایران را می خوانید. پیشگفتار را با علامه علی اکبر دهخدا آغاز می کنم که علاقه و ارادتش به مصدق بیانگر داوری وجدان تاریخی و اجتماعی یکی از برجسته ترین بزرگان ادب ایرانزمین است ودکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، ازاستادان و پژوهشگران نامدار ادب فارسی، دربارۀ علامه دهخدا که چنین بیان کرده است

چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟

قتل بسیار فجیعی اتفاق افتاده است. دو مامور پلیس مسئول رسیدگی به آن هستند مقتول یکی از سربازان نیروی هوایی است. رئیس پایگاه نیروی هوایی به افسران پلیس اجازه تحقیق و بررسی اسناد و مدارک را نمی‌دهد.

کتاب قمارباز

رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغلهٔ شخصیت‌های داستان نیز از نوع مشغله‌های ذهنی تمامی انسانها است. دغدغه‌هایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملاً رئال مواجه هستیم. زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدرت بشریت است. نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم می‌خورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را می‌بافند زمانی رخ می‌دهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونهٔ زندگی را به حرکت در می‌آورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانهٔ گردونه می‌ایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم می‌زند.

کتاب بهاگاودا – گیتا

بهَگَوَد گیتا یا بهاگاواد گیتا مهمترین و اسرارآمیزترین بخش حماسه هندی موسوم به ماهابهاراتا است که از دو کلمهٔ بهَگَوان به معنی خداوند و گیتا به معنی سرود و نغمه تشکیل شده و شامل ۱۸ فصل و دربرگیرنده حدود ۷۰۰ بیت می‌باشد.
این کتاب گفت‌وگوی کریشنا (هبوط خدا در زمین) و سربازی به نام آرجونا را لحظاتی پیش از نبرد تاریخی و عظیم کوروشـِترا بر سر حکومت بر هند نقل می‌کند. آرجونا به عنوان بزرگترین کمانگیر زمان خود هنگامی که خویشاوندان خود را در ردیف سربازان ارتش مقابل نظاره می‌کند، از تصور کشتن آنها دچار انزجار و تردید شده، در حالت غم و افسردگی فرو می‌رود و از کریشنا میخواهد او را راهنمایی کند. در این هنگام کریشنا همدم وی می‌شود و پس از نفی یکی یکی دلایل غصه آرجونا، وی را در باب مسائلی بنیادی همچون شناخت خداوند، آفرینش جهان، روح، عمل و عکس العمل، راه‌های رسیدن به خدا، گونه‌های مختلف یوگا ور نهایت تسلیم و فعالیت برای رضایت خداوند آموزش می‌دهد. سرانجام با آشکار کردن شکل ایزدی خود به آرجونا نشان می‌دهد که چطور تمام سربازان ارتش مقابل حتی پیش از آغاز جنگ توسط خود کریشنای کشته شده‌اند و آرجونا و دیگران فقط میتوانند ابزاری در دست خداوند باشند تا از غم و اندوه رهایی یابند. هنگامی که توهم آرجونا با این آموزه‌ها زدوده می‌شود، لرد کریشنا به وی دستور کشتن تمام ارتشیان مقابل از جمله پدر جد عزیزش بیشما و معلم محبوبش دوروناچاریا را می‌دهد.

کتاب سه رفیق

در هر جماعت یکی هست که خود را در محل و موقع مناسب خویش احساس نمی‌کند، و این لزوماً به این معنا نیست که او بهتر یا بد‌تر از دیگران است. لازم نیست که شخص فکر درخشان و یا شعور ناقص داشته باشد تا موجب تمسخر دیگران گردد؛ جماعت در اینکه یکی را برگزیند و وسیله تمسخر و مزاح خویش سازد صرفاً از خواهش و میلی که به تفریح و سرگرمی دارد، پیروی می‌کند.
در پریشانی و تنهایی باز به کتاب پناه برد. اکنون نیز مانند دوران کودکی به کتاب‌هایی علاقه‌مند بود که زندگی را به شیوه‌ای متفاوت‌تر از آنچه می‌دید وصف می‌کرد. داستان‌های واقعی را، یعنی داستان‌هایی که با زندگی روزمرۀ مردم معمولی سروکار داشت خسته کننده و نادرست می‌یافت. بدیهی است که این داستان‌ها گاهی اوقات او را سرگرم می‌داشتند اما بیشتر اوقات احساس می‌کرد که این‌ها را نویسندگان عیار و روباه صفتی نوشته‌اند که می‌خواسته‌اند زندگی شاق و زشتی را که او این همه با آن آشنا بود، رنگ و روغن بزنند و بزک کنند. باری، با این زندگی خوب آشنا بود و دایرۀ این آشنایی روز به روز وسعت می‌یافت.هر روز که از کوچه‌ها و خیابان‌های شهر می‌گذشت موارد تازه‌ای را می‌یافت که به خشم و دلزدگی‌اش مایه می‌داد.

کتاب روانشناسی‌ اجتماعی استبداد زدگی

چرا استبداد تا این حد در تاریخ ایران ریشه دارد ؟ چرا استبداد منشی در میان ایرانیان رواج دارد ؟ برای پاسخ گویی به این پرسش بنیادین کار تحقیقاتی‌ موجود استبداد را از دریچهِ روان شناسی‌ اجتماعی بررسی‌ کرده و به تشریح چیستی ، چرایی و چگونگی‌ انسان مستبد میپردازد . ما ضمن توضیح ریشه‌های فردی استبداد منشی به این خواهیم پرداخت که تفاوت ذهنی‌ یک انسان استبداد منش با یک انسان غیر استبداد منش در چیست .

کتاب جهانی که من می شناسم

وقتی‌ به سنّ بلوغ رسیده بودم ایمان راسخی به مذهب داشتم . در آن وقت مذهب بیش از هر چیز دیگری شاید به استثنای ریاضیات برایم اهمیت داشت . علاقهٔ مفرط به مذهب مرا وادار کرد دربارهٔ مساله‌ای بیاندیشم و این مساله عبارت از آن بود که ، ایمان و علاقهٔ من به مذهب متکی‌ بر چه دلایلی است ؟ سه مساله برای من جنبه‌ بنیادی و اساسی‌ داشتند و به آنها بستگی و علاقهٔ زیادی احساس می‌کردم . این سه مساله به ترتیب عبارت بودند از :خدا ، بقای روح ، آزادی اراده (اختیار).مسائل فوق را از طریق معکوس مورد بررسی‌ و آزمایش قرار دادم : یعنی‌ تحقیق خود را از قوه اختیار شروع کردم .