گرگ بیابان

27753_3_9645509076.240

گرگ بیابان حدیث هنرمند و روشنفکر خسته و دردمند زمان ماست؛ هنرمند تنها و گوشه گیری که رنج می برد و با محیط خود ناسازگاری دارد. او، در آستانه پنجاه سالگی ، مردی بود آواره و خانه به دوش؛ بدون پیشه ای پایدار، و بی یار و همدل این آشفته سرگردان مدتی نزد خانواده ای آشیان گزید. آنگاه همان گونه که آمده است، دگر بار در سرگردانیهای خود گم می شود. آنچه از او برجای مانده تنها دفتر یادداشتی است که به کمک آن از نزدیک با دردهای فلسفی او آشنا می شویم. این یادداشتها بازگو کننده تنهایی و رنجی است که هالر می برد، آدمی که برای همیشه ره گم کرده و محروم از موطن خویش :محکوم به آوارگی و تنهایی است.

سیمای زنی در میان جمع

9643290786.240

کتاب در مورد وضعیت زندگی مردم آلمان و اسرای جنگی در حین جنگ جهانی دوم و بعد از آن است و شخصیت اصلی کتاب هم زنی آلمانی به نام لنی است .
بی نهایت بی نهایت زیبا و شفاف و به صورت کامل همه اوضاع جنگ ، احساسات مختلف مردم و به خصوص گروه های مختلف را به تصویر کشیده . و واقعا موضوع جالب علاوه بر دقیق و زنده بودن توصیفات توجه به قشرهای مختلف جامعه است . تا به حال تصویر زنده تری از این در مورد جنگ نخونده بودم و واقعا همه وجودم از حس تنفر پر شد . خیلی قشنگ و دقیق هست . اما حالا اون چند فصل آخر را هم نداشت نداشت به نظر من

گفته شده ” سیمای زنی در میان جمع» برجسته ترین اثر بُل است و آکادمی سوئد زمانی که در سال ۱۹۷۲ (میلادی) جایزه نوبل ادبیات را به او تقدیم کرد، این رمان را جامع آثار او معرفی کرد ” اما به نظر من عقاید یک دلقک چون موضوعش عشقولانه بود بهتر بود

بــرج

کتاب-برج

نویسنده معروف ویلیام جرالد گلدینگ، نویسنده انگلیسی و برنده جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۸۳ بی آنکه چندان منزوی باشد، فقط اجازه ی نگاهی اجمالی به گذشته و زندگیش را داده است . از مصاحبه و گفتگو های معمول و مرسوم اجتناب ورزیده، و در سخنرانیهای که در انگلستان و آمریکا ایراد کرده تنها به ادبیات و اندیشه ی متجلی در آثارش پرداخته است. این خصوصیت ، در رمانهای او نیز کاملا مشهود است / شخصیتهای او هیچ توجهی به مسایل روزمره و حوادث پیش پا افتاده ای که زندگی مردم عادی را در بر می گیرد ، نشان نمی دهد . و هیچ یک از رمانهای گلدینگ ، انعکاس زندگی معمول و ماجراهای عام پسندی نیست که برای جلب نظر روشنفکران گریزی نیز به فلسفه و سیاست و مذهب زده باشد .

آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

Download

کاترینا بلوم زن جوان مطلقه ایست که با انضباط و برنامه ریزی صحیح در زمینه کاری خود (خدمتکاری منزل و امور مهمانی) توانسته است موفقیت های خوبی به دست بیاورد. او که در خانواده ای فقیر به دنیا آمده است اکنون صاحب آپارتمانی نیمه مرفه است و علاوه بر گرداندن زندگی خود به مادر و برادرش نیز کمک می کند. او در مسائل جنسی ,حساس و خجالتی و از نظر برخی دوستانش در این زمینه تا حدی امل است و بدین سبب در بین دوستانش به “خواهر روحانی” معروف شده است.

آوای امواج

Avaye-Amvaj

آوای امواج داستان عاشقانه ساده ای است که چیره دستی میشیمیا درفضاسازی، آن را به رمان خواندنی بدل کرده است و موفق به دریافت جایزه ادبی(شینچوشا)در سال1954 گردید.
“شینجی”، پسر جوان که پس از پایان مدرسه با ماهیگیری زندگی خود، مادر و برادرش را تامین می‌کند، به دختر یکی از ثروتمندان جزیره علاقه‌مند شده است. دختر نیز به شینجی توجه خاص دارد. اما این دو از ترس شایعه‌سازی مردم جرات صحبت کردن علنی با یک‌دیگر را ندارند و تنها گاه در مسیری خلوت با یک‌دیگر برخورد کرده و چند قدمی را همراه هم برمی‌دارند، علاقه‌ی آن‌ها روزبه‌روز بیش‌تر شده و در پی آن قرار دیدارهای بعدی هربار گذاشته می‌شود. روزی یکی از دختران جزیره به طور اتفاقی این دو را با هم دیده و بر اثر حسادت به “هاتسو”، موضوع را با “یاسوئو”، پسر ثروتمندی که به هاتسو علاقه داشته، درمیان می‌گذارد. یاسوئو با کینه‌ورزی شاخ و برگ زیادی به موضوع داده و آن‌ را همه‌جا پخش می‌کند. کار به جایی می‌رسد که خبر به گوش پدر هاتسو نیز رسیده و او دخترش را در خانه حبس می‌کند. شینجی که از این قضیه به شدت ناراحت است با دلتنگی آرزو می‌کند که جزیره را برای همیشه ترک کند. روزی کسی به شینجی خبر می‌دهد که یکی از کشتی‌های تجاری پدر هاتسو به نیرو احتیاج دارد. شینجی این پیشنهاد را پذیرفته و تصمیم می‌گیرد در آن کشتی به کار بپردازد؛ غافل از این که یاسوئوی نازپرورده نیز برای کار به همان کشتی آمده، چرا که پدر هاستو شرط کرده که اگر دخترش را می‌خواهد باید برای او کار کند. در جریان سفر هرچقدر شینجی از خود لیاقت نشان می‌دهد یاسوئو تن به کار نمی‌دهد. شبی که کشتی دچار توفان شده شینجی با شجاعتی غیرقابل باور خود را به دریا زده و کشتی را نجات می‌دهد. زمانی که آن‌ها از سفر تجارتی خویش بازمی‌گردند و خبر شجاعت‌های شینجی به گوش پدر هاتسو می‌رسد، او سرانجام به ازدواج دخترش با این جوان شجاع و فعال رضایت می‌دهد.

پـــــدر

pedar_namayeshname

استریندبرگ در این اثر نهفته ترین گوشه های زندگی خصوصی خود را به صحنه کشیده است. چیزی که نیازمند توضیح یا تشریح باشدُ باقی نگذاشته استُ فقط خواننده یا تماشاگر را وا میدارد که قبلا کتاب زندگیش را بخوانند. ولی البته گاهی وقت ها تحریف واقعیت نیز کرده است. مثلاُُ مدرکی دال بر اینکه «سیری» نامه های او را باز میکرده پیدا نشده است٬ اما استریندبرگ بارها نامه های سیری را باز میکرده تا بخیال خودش مچ او را بگیرد و لابد پیش خودش حساب میکرده که حتما سیری هم همین کار را با او میکرده است با این همه استرینبرگ پدر را صرفا برای آن ننوشت که نشان دهد یک زن رذل بی وجدان با زندگی و شعور یک مرد چه ها میتواند بکند بلکه بخصوص برای آن نوشت که به خودش و جهانیان ثابت کند که نبوغش کمترین عیبی نکرده است.

زندگی کوتاه است

n17903

آقای یوستین گوردر در حال گردش در بازار بوده که توی اجناس یک دست فروش صندوقچه ای حاوی چندین صفحه پوست می بینه که روی انها به لاتین نوشته شده بوده کنجکاو می شه و وقتی چند خط را می خونه متوجه می شه نامه از طرف زنی به نام فولریا به قدیس اگوستین است . جعبه و نامه ها را خریداری می کنه و این کتاب ترجمه اون نامه است .

فلوریا معشوقه قدیس اگوستین معروف بوده . انها سالیان زیادی به صورت عاشقانه ای در کنار هم زندگی می کردند و حتی صاحب فرزندی هم می شوند . مادر اگوستین مونیکا مخالف این رابطه بوده و نهایتا هم باعث جدایی این زوج شده و اگوستین معشوقه اش را ترک گفته و به مذهب می گراید و سپس در کتاب اعترافات خود به گناهش از جمله رابطه اش با فلوریا اشاره می کند . فلوریا این نامه را در جواب اعترافات او نوشته است . و عشق و زندگی عادی و ریاضت و عبادت را با دید دیگری مورد نقد قرار داده است .

جهان هولو گرافیک

jahane-holographic

برخی نام‌ها، برای من، مصداق آن جمله معروف تبلیغاتی درباره یک کالا هستند «نامی که می‌شناسید و به آن اطمینان دارید». داریوش مهرجویی از جمله نام‌هایی است که می‌شناسیم و من یکی به شدت به او اطمینان دارم. خب، مهرجویی فیلمساز برجسته‌ای است و این را همگان می‌دانند.

گیریم که برخی آثارش بیانگر تمامی قدرت و اندیشه او نیستند و این از قضای روزگار است، نه ناتوانی او. ویژگی مهم و ارزشمند مهرجویی، که شاید در میان سینماگران ایرانی او را بی‌همتا کرده، آن است که او پیچیده‌ترین و اساسی‌ترین مباحث اندیشگی را در ساده‌ترین و روان‌ترین شکل ممکن بیان می‌کند. نمونه‌اش گاو، پستچی، هامون، پری و سارا که این پنج فیلم یک وجه مشترک دارند و آن درونمایه فلسفی آنهاست. یا به عبارت دیگر این آثار درباره چیستی حیات انسانند و از این رو، همواره تروتازه‌اند و از گزند روزگار و غبار زمان محفوظ.

 

کلات نادری

kalat

کلات از نظر ترکیب جمعیت وضع استثنایی و جالبی دارد. ترکیب جمعیت در اردوی جهانگیر نادر نیز از این گونه بود. قطعا جمعیت فعلی کلات ورثه همان حشم و خدم نادرند که چنین گوناگون در دره کلات و نواحی اطراف آن گرد آمده اند. جلایرهای کبود گنبد، ایروانیهای سیرزار، دربندیها، اهالی ژرف و حمام قلعه و برده و سررود و خشت اکثر ترکند. خشتیها ظاهرا از گنجه و قره باغ، سررودیها بقولی از کوچ داده شدگان یهود و دربندیهای ساری جوی باشند. اهالی نفطه و گرو اصلا عرب و در حال حاضر به زبان ترکی و ترکی اردلانی صحبت می کنند. ساکنان قله زو و سیرزارها نیز به ترکی اردلانی و ترکی ینگجه حرف می زنند و در مجموع می توان گفت نیمی از جمعیت کلات ترک، 35 درصد کرد و بقیه فارس زبان می باشند.

تاریخ آل چوپان

choopan

چوپانیان، خاندانی حکومتگر از قبایل مغول، منسوب به امیر‌چوپان، که در دستگاه ایلخانیان از گیخاتو، پنجمین ایلخان تا ابوسعید بهادرخان، نهمین و آخرین ایلخان بزرگ، صاحب مقام و شهرت بودند و پس از آن تا استیلای تیمور بر بخش بزرگی از قلمرو غربی مغول به استقلال فرمان می‌راندند. امیرچوپان، چوپان بن ملک بن توداؤن (مق‍ ۷۲۸ق/ ۱۳۲۸م)، نخستین دولتمرد این خاندان که به قبیلۀ سولدوز، از قبایل مغول منسوب است و در زمان هلاگوخان به ایران آمد (رشیدالدین، ۱/۱۷۷- ۱۷۸؛ ابوالقاسم، ۸؛ بناکتی، ۳۶۲-۳۶۳). نیای بزرگ این خاندان سورغـان شیره، چنگیز را از اسـارت قوم تـایچیوت ــ از طوایف مغول ــ رهانیده بود و ازاین‌رو، خاندانش مورد توجه و احترام چنگیزخان بود و آنان را «به غایت نیکو می‌داشت» . امیرچوپان در عصر ایلخانی ارغون (سل‍ ۶۸۳-۶۹۰ ق /۱۲۸۴-۱۲۹۱م)، در جنگ با سپاهی که از دشت خزر به جنگ آمده بودند، شایستگی خود را نشان داد و به‌تدریج در دستگاه ایلخانان مناصب بلند یافت. ارغون در ۶۹۰ ق درگذشت و بر سر جانشینی او میان بایدو و گیخاتو اختلاف شد. چوپان به حمایت از گیخاتو برخاست و از کسانی بود که او را بر تخت ایلخانی نشاند . پس از دوران کوتاه حکومت گیخاتو ــ که با قتل او در ۶۹۴ ق/ ۱۲۹۵م سرآمد ــ نوبت به بایدو رسید (همانجاها). بایدو از آغاز با مخالفت غازان‌ خان مواجه شد که در پی انتقام خون گیخاتو بود ( منتخب‌، نیز اشپولر، همانجاها). در این میان امیرچوپان و برخی دیگر از امیران به غازان تمایل یافتند و غازان آنان را پذیرفت و نشان و خلعت داد . …