نوشته “کلمان هوار”ترجمه حسن انوشه،
این کتاب پژوهشی است درباره تاریخ ایران قبل از اسلام که توسط “کلمان هوار”، خاورشناس فرانسوی به رشته تحریر درآمده است. کتاب از دو فصل مقدماتی و سه بخش اصلی تشکیل شده است. نخستین فصل مقدماتی درباره ساختار و ویژگیهای طبیعی ایران مانند پوشش گیاهی و جانوری، محصولات کشاورزی و راههای تجاری است. دومین فصل مقدماتی نیز به معرفی خطوط ایران پیش از اسلام، کشف رموز اوستا، خطوط آسیای میانه و زبانهای ایرانی میپردازد. بخش اول طی هفت فصل به بررسی دوران مادها و هخامنشیان اختصاص یافته است: ۱. ایرانیان فلات ماد، لشکرکشیهای آشوریان۲. امپراتوری ماد۳. پارسیان کوروش۴. هخامنشیان۵. سازمان امپراتوری هخامنشی۶. ادیان ملتهای ایران در عصر هخامنشیان۷. هند در عصر هخامنشیان
ژانویه 14
ایران و تمدن ایرانی
ژانویه 10
مرزبان نامه
تحریر “سعدالدین وراوینی”️ تصحیح: محمد روشن،
مرزباننامه؛ کتابی است شامل داستانها و حکایتهایی به زبان وحوش و طیور و حاوی حکمت و پند بسیار، تالیف مرزبان بن رستم بن شروین از شاهان طبرستان است، که آن را در اواخر قرن چهارم هجری به زبان قدیم طبرستان تالیف کرده است. خلاصه داستان برزگر و مار از کتاب مرزبان نامه: کشاورزی در دامن کوهی با ماری آشنایی داشت. به این اعتبار، در دامن صحبت او آویخت که میپنداشت مردم روزگار، همه اهل نفاق و دورنگی و ناتمام همانند مارماهی هستند. به قول سنایی: به مار ماهی مانی، نه این تمام نه آن، منافقی چه کنی، مار باش یا ماهی/ به این جهت، دل به مار بست و دست از مصاحبت آدمیان کشید. القصه، هرگاه مار، کشاورز را میدید، از سوراخ بیرون میآمد و گستاخوار از تکه غذای او میخورد. روزی کشاورز به عادت گذشته، آنجا رفت و مار را دید که از فرط سرما، بر هم پیچیده و ضعیف و بیهوش افتاده. سوابق آشنایی، کشاورز را بر آن داشت که به او کمک کند. مار را گرفت و در کیسه کرده و بر سر خر آویخت تا با نفس کشیدن خر، بدن مار گرم شود و حالش بهتر گردد. خر را به درختی بست و برای جمعآوری هیزم رفت. مار که با گرمای نفس خر، گرم شده بود، به نفس پلید خود بازگشت و نیشی مرگبار بر لب خر زده و از توبره خارج شد و به سوراخ خود بازگشت. هر کس با بدها آشنایی کند، گرچه خود خوب باشد، بدی نصیب او خواهد شد: من ندیدم سلامتی ز خسان/ گر تو دیدی، سلام من برسان
ژانویه 10
آسیا در برابر غرب
نوشته دکتر داریوش شایگان،
همراه با مشروطه و از زمانی که ملتی از خواب چند صد ساله بیدار شد و غول زیبای غرب مدرن را در برابر خود دید، کوشش روشنفکری ایران برای شناختن آن که دیگر است و شناساندن آن که خود است، آغاز شده. از آن هنگام تا به حال هر روشنفکری از هر نسل بنا به زمانه و زمینه و توان فکری خود در پی چرایی تقابل مای شرقی با آنهای غربی در کشاکش میان سنت و مدرنیته بوده”. داریوش شایگان فیلسوف و هندشناس از زمره روشنفکرهای نامدار تاریخ معاصر ایران است که به این دغدغه به جد پرداخته است. شایگان روشنفکر در پی یافتن پاسخی به پرسش بالا در کتاب آسیا در برابر غرب از تقدیر تاریخی تمدن های آسیایی در رویارویی با سیر تطور یا تقدیر تاریخی تفکر غربی میگوید. از زمان چاپ نخست کتاب در سال ۱۳۵۶ تا آخرین چاپ آن در ۱۳۹۱، شایگان در نوشتار و گفتار پی جوی این پرسش و پاسخ های ممکن به آن بوده. او در گفتگویی با روزنامه شرق میگوید: “من دائم در تحولم، فکرم ایستا نیست… اما از آسیا در برابر غرب هم گذشته ام و هم نگذشته ام. آخرین تحول افسون زدگی و هویت چهل تکه بود”. در همین حال در گفتگویی دیگر (با علی اصغر سیدآبادی/منبع: کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت) درباره این کتاب میگوید: “از کتاب آسیا در برابر غرب، انواع و اقسام قرائت های مختلف شد، هرکس هر وقت گرفتاری فکری پیدا می کند میرود سراغ این کتاب، شاید هم سرگرمی خوبی برای نقادان فاضل باشد، لااقل این حسن را دارد، اما وقتی خودم این کتاب را پس از سالها میخوانم، میبینم که با خیلی از حرفهایش هنوز موافق هستم. شاید بنده به حد کافی متحول نشدهام”.
ژانویه 09
آن چهار سوار _گفتگویی که تحولی خداناباورانه را رقم زد
نوشته “کریستوفر هیچنز؛ ریچارد داوکینز؛ سم هریس؛ دنیل دنت، ترجمه امیر منیعی،
در سپیدهدم جنبش خداناباوری نوین، اندیشمندانی ملقب به “آن چهار سوار” _ کریستوفر هیچنز، ریچارد داوکینز، سم هریس و دنیل دنت _ در ردای قاصدان واکاوی مذهب، در بزمی دوستانه کنار هم گردآمدند. گپ و گفتی موشکافانه، دوران ساز و مسحورکننده بود. این گپ و گفت، تجلیِ پرسشگری به بهترین شکل آن است: شورانگیز، نشاط آور، غیرقابل پیش بینی، راستین و ریزبینانه، بطوریکه به ما یادآوری میکند که تا چه اندازه وجوه خداناباوری نوین متنوع است.
ژانویه 09
شور ذهن
دسامبر 28
زن درهم شکسته
نوشته “سیمون دوبووار” ترجمه ناصر ایران دوست،
این رمان در حقیقت مجموع دو داستان است: زن در هم شکسته و سن رازپوشی. زن در هم شکسته؛ داستان زنی است که عمری عاشقانه با همسرش زندگی کرده و همه عمر را وقف شوهر و بچه پهایش کرده و عشق آنها برایش بس بوده؛ اما اکنون میفهمد شوهرش با زن دیگری رابطه دارد و حاضر به ترک معشوقهاش نیست. او در ابتدا سعی میکند با این مسئله کنار بیاید، ولی این اتفاق زیاد به طول نمیانجامد و بر خلاف علاقه و میل باطنیاش، تصمیم به جدایی میگیرد. سن رازپوشی؛ داستان زندگی زن و شوهر مسنی است که عمری با اهداف والا زندگی کرده اند اکنون پسراشان ازدواج کرده و به همه آن هدفها پشت پا زده است. این موضوع در کنار اضطرابهای پیری آنها را از پای درآورده است
دسامبر 28
روانشناسی استبداد _ هیرون یا مبحث استبداد
نوشته “لئو اشتراوس” ترجمه دکتر محمدحسین سروری،
کتاب حاضر با ذکر مکالمه “سیمویند حکیم” و “هیرون “مستبد آغاز میشود. این مکالمه اثری است از “گزنفون” حکیم و فیلسوف معاصر، افلاطون. اشتراوس، نویسنده کتاب، پس از ذکر این مکالمه به تفسیر و تاویل جزء جزء آن میپردازد. مکالمه چنین آغاز میشود: سیمویند حکیم و شاعر، روزی به نزد هیرون مستبد رفت. چون هر دوی آنان کاری نداشتند که انجام دهند و در حال استراحت بودند، سیمویند به او گفت: هیرون، آیا دلت میخواهد درباره پرسشی که طبیعتا تو پاسخ آن را بهتر از من میدانی، توضیح کاملی به من بدهی؟ ” – اشتراوس میگوید: “چرا سیمویند به نزد هیرون رفت؟ چرا پادشاه مستبد به نزد او نرفت؟ این امر نشان میدهد که پادشاهان مستبد، احساس استغنا میکردند. اشتراوس در بخشهای مختلف کتاب درباره لذات جنسی استبداد، نسبت لذت و فضیلت، و فضیلت و قانون سخن گفته است. وی در بخش پایانی کتاب درباره استبداد کلاسیک و معاصر و تفاوتهای آنها بحث میکند. یک بخش مهم دیگر کتاب نقدی است که الکساندر کوژف، بر این کتاب نوشته نیز پاسخهایی که اشتراوس به او داده است. اشتراوس کتابش را با این جمله به پایان برده است: ” آنهایی که فاقد جرات و جسارت هستند، تا عواقب دیکتاتوری را تحقیر کنند… جز این که درباره وجود حرف بزنند، کار دیگری نمیکردند .”
دسامبر 28
دیباچه ای بر فرهنگ استبداد در ایران
نوشته “احمد میری”
این کتاب، چگونگی تاثیر ساختار نظام استبدادی در ایران (با تاکید بر عصر پهلوی) بر شکلگیری فرهنگ سیاسی بررسی و ارزیابی شده است. به عبارت دیگر، نگارنده نشان میدهد که سیاست چگونه در ساخت فرهنگ سیاسی ملت ایران ریشه دوانیده و قدرت سیاسی برای حفظ و استمرار حیات خود چگونه فرهنگ سیاسی را شکل و سازمان میدهد. مولف اعتبار نگرش خود را تا حد زیادی از روی مجموعه ضربالمثلها، تکیه کلامهای مردم، ادبیات سیاسی و رفتار سیاسی بازگو کرده که به نوعی در متون تاریخ معاصر منعکس شده است. رفتارهایی که در قالبهای گوناگون از جمله تسلیم، تملق، چاپلوسی و سیاست گریزی، بدبینی نسبت به سیاست و بیاعتباری نسبت به نخبگان سیاسی، خودسانسوری و خشونت سیاسی، بستر مناسبی برای شیوع پیدا میکند.
دسامبر 28
یادگار خون سرو
نوشته “هوشنگ ابتهاج (سایه)”
او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ درگذشت. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. ابتهاج سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران، پس از کناره گیری داوود پیرنیا و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزلهای او توسط خوانندگان ترانه اجرا شدهاست. ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری با اشاره به همان روابط عاشقانهاش با گالیا سرود. او همچنین از مهمترین شاعران سیاسی اجتماعی روزگار خود بود. بسیاری از شعرهای او علیه استبداد دوران پهلوی سروده شده بودند. ابتهاج پس از قتل عام ۱۷شهریور در اعتراض به رژیم پهلوی از مدیریت رادیو استعفا داد. آثار سایه هم در آغاز چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود را با پیروی از شهریار؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپارهاست با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار میرود.
دسامبر 28
حکومت سایه ها _اسناد محرمانه و سیاسی میرزا حسین خان سپهسالار
به کوشش محمدرضا عباسی،
سندهای محرمانه و سیاسی میرزاحسین خان سپهسالار میرزا حسین قزوینی (۱۲۶۰-۱۲۰۷) معروف به مشیرالدوله، و بعد ملقب به سپهسالار، به مدت دو سال صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود. او فرزند میرزا نبی قزوینی بود. پس از تحصیلات مقدماتی و مدتی تحصیل در دارالفنون، به ماموریتهای خارجی رفت. به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. او در دوران صدراعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیر مختار ایران در استانبول شد. او ده سال وزیرمختار ایران در استانبول بود و پس از آن هم با رتبه” سفیرکبیری دو سال دیگر در استانبول ماند. مشاور حقوقی و همراهترین فرد به سپهسالار حاج قربانخان هندویی آملی بود.