نوشته: پاتریس توشار، کریستین برموند- بوسکه، پاتریک کابانل، ماکسیم لوفور، ترجمه دکتر عباس صفریان
قرن بیستم را میتوان یکی از پرحادثه و پرافت و خیزترین دوران تاریخ بشریت توصیف کرد و علت آن هم چیزی نبود جز پیشرفت بشر، به ویژه در زمینه فناوری تکنولوژیکی و دانش فنی که طبیعتاً چنین پیشرفتی تقاضای بشر را بالا برد. این قرن همچنین مصادف بود با افزایش توقعات بیشتر نسبت به امکانات موجود در جامعه جهانی، که این امر نیز به نوبه خود، برخورد بین قدرتهای موجود در سطح خرد در درون جوامع چند فرهنگی تا سطح کلان در جامعه بینالملل را در پی داشت. کتاب قرن زیادهروی ها؛ قرن بیستم، در چهار قسمت و در مجموع در ۲۵ فصل به به مسائلی میپردازد که جامعه جهانی و دولت ملتها با آن رو برو بودند. در قسمت اول به یک قرن بحران و تحولات اقتصادی جهانی از سال ۱۸۷۰ میپردازد و در ادامه این قسمت به تولد، اوج بحران تجدد (مدرنیته)، ابعاد فرهنگی در زمینه انقلابهای علمی، فرهنگ در عصر تودهها و جهانی شدن و فرهنگ و ایدئولوژی در دوره بین دو جنگ، بنیادگرایی و تجدد ادیان از سال ۱۸۵۰ به بعد اشاره میکند.
فوریه 24
قرن زیادهرویها: قرن بیستم (از سال ۱۸۷۰ تا زمان معاصر)
فوریه 24
روشنییابی چیست؟
گردآوری و ترجمه: سیروس آرینپور،
این اثری که با موضوع منطق و فلسفه نشر یافته، مجموعه نظریاتی است از افراد گوناگون، پیرامون روشننگری، انسانیت، حقیقت، محدودیتهای عقل انسان و حق مردم برای انقلاب؛ افرادی که هر یک جایگاهی والا و بلند مرتبه در جامعه خود کسب کردهاند و حرفهایی ناب و ارزشمند برای بیان کردن دارند.
فوریه 16
خداحافظی با افسردگی
نوشته “معصومه تیموری”
“سرطان خاموش” یا به نوعی همان” افسردگی یا سرماخوردگی روانی”یکی از شایع ترین بیماری های روان پزشکی است. خانواده و دوستان به افسردگی خود بیمار واکنش های متفاوتی نشان می دهند، مسلم است که همه دلسوزانه می خواهند به بهبودی فرد افسرده کمک کنند ولی متاسفانه در بسیاری از موارد به علت عدم آگاهی کافی، کمک های دلسوزانه انها به تشدید بیماری دامن می زند. برخی از اطرافیان با سرزنش یا نصیحت های مختلف از قبیل: به خودت بیا، تو باید قوی باشی، مشکل نداری، به خودت تلقین نکن،دارو لازم نداری، از این حالات و کسلی هات خسته شدیم سعی در ایجاد انگیزه و حرکت در فرد بیمار دارند.
فوریه 16
پایان سیاست دینی در اندیشه های حسینعلی منتظری
نوشته “علی اصغر حقدار”
دین و سیاست مفاهیمی هستند که در اثر نظریهپردازیهای دانشمندان و متفکران در زمانهای مختلف روابط گوناگونی را به خود دیدهاند. این دو مفهوم گاه متداخل، گاهی متقارن و گاه نیز حالت متضاد نسبت به یکدیگر داشتهاند. نسبت این تداخل، تقارن و تضاد را مطلقاً نمیتوان به گروهی خاصی نسبت داد. چه بسا عالمان دینی که نظر به جدایی این امور از هم داشته و در مقابل فلاسفه سیاسی که امر را دائر بر اتحاد و اینهمانی دین و سیاست دانستهاند.
فوریه 16
ضد شورش و جنگ انقلابی
نوشته “خوزه مارتی” ترجمه: ن. و،
خوزه مارتی رهبر جنبش استقلال کوبا در مبارزه با امپراتوری اسپانیا بود. مردم کوبا او را قهرمان ملی خود مینامند. خوزه مارتی در ۲۸ ژانویه ۱۸۵۳ به دنیا آمد و ۱۹ مه سال ۱۸۹۵ در ۴۲ سالگی در میدان نبرد با ارتش اسپانیا کشته شد. او شاعر، مقالهنویس، روزنامهنگار، مترجم، استاد، ناشر، فیلسوف، انقلابی و نظریهپرداز سیاسی بود و همواره تأکید میکرد که کشورهای آمریکای لاتین باید خصوصیات منحصربهفرد تاریخ و فرهنگ خودشان را بشناسند. خوزه مارتی گفتهاست: «وقتی یک انسان سیلی میخورد، باید همه انسانها درد و سوزش آن را حس کنند.» با این که پدر و مادرش، دُن ماریانو مارتی (از والنسیا) و لئونور پرِز کابررا (از تنه ریسه) مهاجر اسپانیایی بودند، خوزه مارتی اعلام کرد که در برابر تجاوز اسپانیاییها باید ایستاد و با آنها مبارزه کرد. برای او استعمارزدایی اهمیت بسیار داشت. در ۱۶ سالگی نخستین مقاله را برای روزنامه «ال دیابلو کوخئلو» نوشت. خوزه مارتی در این روزنامه از مردم کوبا خواست که زنجیر استعمار را پاره کنند. بعد از ان وی را دستگیر کردند. او از زندان برای مادرش نوشت: «مادر گریه نکن … گل از میان خارها سر میکشد.»
فوریه 16
برچیدن همه احزاب
نوشته “سیمون وی” ترجمه غلامعلی کشانی
سخنانی متفاوت در برابرمان قرار دارند، در برابر ما مردم فارس زبان و خاورمیانه که این روزها سفرهی فلاکت بشری جلوی چشمانمان پهن است؛ سفرهای نیز در مقابل مردمانِ سرزمینهایی از ترکستانِ چین و کشمیر گرفته تا مصر و آنطرفترها تا آمریکای لاتین و آفریقا و آسیا؛ عرصههایی تشنه برای صلح، نان، عدالت و معنا! فرصت را باید مغتنم شمرد و این سخنانِ متفاوت را به خود و همه شناساند؛ خوب و بدش را، درهم. و حتما همراه با سوا کردن، اگر “خوبی”هایی در آن باشد. در بارهی پدیدهی شگفت سیمونوی که در همهجهان ناشناختهمانده است –جز برای نُخبِگانی چون آلبر کامو، آندره مالرو، سیمون دو بوآر، تروتسکی، و …– خیلی کم میدانیم. “فرصت”ی برای شناختن این گونههای متفاوت بشری برای خودمان باقی نگذاشتهایم؛ بگذریم از فرصتهایی که “شبهمسئلهساز”ها از ما میدزدند. در این نوشتهها، فرصت پیدا میکنیم کمی بیشتر با او و با وجوه متفاوت عمل و فکر او آشنا شویم.
فوریه 16
تصنیف های عارف
نوشته “ارشد تهماسبی”
نگارنده در درآمد کتاب می نویسد:«نگارش تصنیفهای عارف در این کتاب بهگونه ای انجام گرفته است که تلفیق ملودی با تمامی بندهای شعر تصنیف امکان پذیر باشد. مأخذ نگارنده در نگارش این کتاب دیوان عارف بوده که تمامی اشعار و بندهای مختلف تصنیف ها در آن ثبت شده است… شک نیست که نحوه ی خواندن یک تصنیف و چگونگی اجرای آن سلیقه ی آهنگساز است و نه خواننده. بنابراین صورت صحیح آن است که اگر به تفاوت های اجرایی تصنیفی اشاره می شود، تنظیم کننده ی آن مورد خطاب واقع شود….
فوریه 16
آوازخوان طاس
نویسنده: اوژن یونسکو مترجم: محمدتقی غیاثی
آوازخوان طاس نمايشنامهای است که بيش از چهارده سال بهروی صحنه ماند! هدف يونسکو در اين نمايشنامه، بازنمودن قهقرای آدمی به علت ازدست نهادن اصالت و تشبه به ديگران است. بهترين نمودار اين قهقرا، فرسودگی زبان محاوره و ابتذال گفتوگوهاست، چراکه بهعقيده او، فرسودگی زبان حکايتگر فرسايش انديشه است: همه میکوشند که مثل ديگران سخن بگويند. اين است که ديگر کسی نمیانديشد.
فوریه 16
آیین سخنرانی
نویسنده: دیل کارنگی
سخنرانی در جمع کاری سخت و پراسترس است که با تمرین و تکرار میتوان به آن تسلط یافت. اغلب افراد موفق و سرشناس در دنیا، سخنرانان ماهر و تاثیرگذاری هستند که جمعیت زیادی با اشتیاق به صحبتهای آنان گوش میدهند. توانایی صحبت کردن در جمع نیز مانند هر مهارت دیگر خدادادی نیست و میتوان آن را با رعایت اصول و تمرین تکنیکهای گوناگون به دست آورد. دیل کارنگی در کتاب آیین سخنرانی هر آنچه برای یک سخنرانی حرفهای و اثربخش مورد نیاز است را به شما میآموزد.
فوریه 16
راستان
نوشته ی آلبر کامو ترجمه دکتر ابوالفضل قاضی
آلبر کامو نخستین نویسندهی زادهی آفریقاست که جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. او نویسنده و فیلسوف فرانسویتبار بود و از مهمترین و شناختهشدهترین شخصیتهای ادبی قرن بیستم جهان به شمار میرود. معمولاً کامو را با کتاب «بیگانه» و «افسانه سیزیف» به یاد میآورند. او در سال ۱۹۱۳ در الجزایر متولد شد. پدرش در جنگ جهانی اول کشته شد و مادرش بهتنهایی دو کودکش را بزرگ کرد. این خانواده بسیار فقیر بود؛ به همین دلیل کامو مجبور شد پس از دبستان ترک تحصیل کند و شغلی برای خود بیابد. معلمش او را تشویق به ادامهی تحصیل و شرکت در آزمون بورسیه کرد. او در آزمون پذیرفته شد و توانست رایگان در دبیرستان تحصیل کند. کامو زندگی سختی را گذراند. او فقر و رنج را بهخوبی میفهمید و از انسانهای ضعیف طرفداری میکرد. این امر در آثارش کاملاً هویداست.راستان نمایشنامهای در ژانر درام است که در پنج پرده روایت میشود. کامو در این نمایشنامه از واقعهای تاریخی الهام گرفته و حتی نام شخصیتها را تغییر نداده است. البته این موضوع به آن معنا نیست که تمام اتفاقاتی که در این نمایشنامه افتاده واقعیاند. داستان این نمایشنامه در سال ۱۹۰۵ در روسیه اتفاق میافتد. در آن زمان، روسیه روزگار پرآشوبی را میگذراند و انقلابی در حال شکلگیری بود. گروهی از انقلابیون روسی تصمیم گرفتند دوک بزرگ سرژ را که نمادی از استبداد و خشونت حکومت تزاری است ترور کنند. در روز موعود، دوک به همراه دو کودکش در محلی حاضر میشود که قرار است قتلگاه او باشد. بحثی میان انقلابیون شکل میگیرد. عدهای عقیده دارند نباید او را جلوی کودکانش بکشند و عدهای موافق نیستند.