آدمک حصیری


نویسنده: آناتول فرانس ترجمه ناصح ناطق،
جزئی از مجموعه‌ ایست که آناتول فرانس به نام تاریخ معاصر در چهار جلد تألیف نموده است که در عقاید خود را درباره مسائلی که در پایان سده نوزدهم و آغاز سده بیستم، اذهان فرانسویان را به خود مشغول داشته بود، بیان می‌کند. با اینکه این مجموعه تاریخ معاصر نامیده شده است، نباید تصور کرد که این کتاب‌ها جنبه تاریخی به معنای متعارف دارند. عنوان کتاب آدمک حصیری ترجمه یک عبارت فرانسوی میباشد و منظور از آن مدل خیاطی است که قبلا از نی ساخته میشد و روی آن بانوان خانه دار لباس میبریدند و میدوختند. در این داستان با زندگی خانوادگی برژره و ناکامیهای خصوصی او آشنا می شویم. آناتول فرانس از نویسندگان برجسته فرانسوی بود. او در پاریس به دنیا آمد، پدرش کتاب فروش بود و زندگی آناتول نیز بیشتر با کتاب گذشت. در سال ۱۸۹۶ به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد و در ۱۹۲۱ جایزه نوبل ادبیات را گرفت.

سکوت بره‌ها


نوشته‌ی توماس هریس ترجمه اصغر اندرودی ومجتبی مینائی
یکی از پرفروش‌ترین رمان‌ها در سراسر اروپا و آمریکا محسوب می‌شود، ماجرای روانپزشک آدم‌خوار و باهوشی به نام هانیبال لکتر را به تصویر می‌کشد. این مرد دیوانه و خطرناک از پشت میله‌های تیمارستان به مامور جوان اف.بی.آی برای یافتن قاتلی سریالی کمک می‌کند و نقشه‌های شومی برای فرار می‌کشد. دکتر هانیبال لکتر در کتاب «اژدهای سرخ» تنها یک شخصیت فرعی بود اما توماس هریس (Thomas Harris) در رمان سکوت بره‌ها (The Silence of the Lambs) او را به مهره‌ی اصلی داستان تبدیل کرد. در سال 1988، «سکوت بره‌ها» به صورت مداوم در صدر کتاب‌های پرفروش آمریکا قرار داشت و در سایر کشورهای اروپایی نیز با استقبال و تحسین بسیاری مواجه شد.سه سال بعد نیز جاناتان دمی فیلمی از روی این رمان به همین نام ساخت و نقش دکتر لکتر را به آنتونی هاپکنیز داد. نتیجه خارق‌العاده بود، تماشاگران و منتقدان به اتفاق از فیلم استقبال کردند و کارگردان نیز موفق به دریافت جایزه‌ی اسکار شد. کلاریس استرلینگ دختر جوانی است که در رشته‌ی روانشناسی تحصیل کرده است و در دایره‌ی رسیدگی به جرایم دوره‌ی آموزشی خود را می‌گذراند. او از سوی اف.بی.آی مسئولیت رسیدگی به پرونده‌ی یک قاتل زنجیره‌ای به نام بوفالو بیل را بر عهده می‌گیرد. این قاتل پوست قربانیان خود را که همگی زن هستند می‌کَند و برای خود لباس می‌دوزد. در این میان فقط یک نفر می‌تواند به آن‌ها کمک کند و آن کسی نیست جز روانپزشک آدمخواری به نام هانیبال لِکتر که قبلاً با بوفالو سر و کار داشته است!

انقلاب مجارستان، مقاومت مردمی علیه توتالیستاریسم


نوشته “هانا آرنت” ترجمه کیومرث خواجویها
ریشه‌های توتالیتاریسم با ظهور یهودستیزی در اروپای مرکزی و غربی در دهه ۱۸۰۰ آغاز می‌شود و با بررسی امپریالیسم استعماری اروپا از سال ۱۸۸۴ تا آغاز جنگ جهانی اول ادامه می‌یابد. در مورد دو شکل اصلی حکومت توتالیتر در زمان ما – آلمان نازی و روسیه استالینیستی – که به زعم “هانا آرنت” به رسمیت شناختن دو روی یک سکه بودند، نه مخالفت با فلسفه‌های راست و چپ. وی از این نقطه نظر ، در مورد تکامل طبقات به توده‌ها، نقش تبلیغات در برخورد با جهان غیر توتالیتر ، استفاده از وحشت و ماهیت انزوا و تنهایی به عنوان پیش شرط سلطه کامل بحث می کند. و در فصل چهاردهم کتاب خواستگاه توتالیتاریسم به انقلاب مجارستان می پردازد که در اینجا تحت عنوان “انقلاب مجارستان؛ مقاومت مردمی علیه توتالیتاریسم”، به فارسی ترجمه شده است.

میان گذشته و آینده

نوشته “هانا آرنت” ترجمه سعید مقدم، این کتاب اولین بار در سال ۱۹۶۱ به انتشار رسید. تحلیل های هوشمندانه هانا آرنت از جهان مدرن که بر اساس درکی عمیق از گذشته به وجود آمده‌اند، مشارکت بزرگی در عرصه فلسفه سیاسی به حساب می آیند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده، به تشریح بحران های پیچیده‌ای می‌پردازد که جامعه مدرن در نتیجه از دست رفتن معنای مفاهیم کلیدی سنتی در دنیای سیاست با آنها رو به رو است؛ مفاهیمی چون عدالت، منطق، مسئولیت، فضیلت و افتخار. آرنت از طریق هشت تمرین کاربردی به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم دوباره به درکی درست و واقعی از ماهیت اساسی این مفاهیم دست یابیم و همچنین، طرح و برنامه‌ای برای استفاده از آنها در آینده نیز در اختیار داشته باشیم.

شاهزاده خانم بابل


نوشته “ولتر” ترجمه ناصح ناطق،
یک داستان فلسفی است که ولتر آن را در سال ۱۷۶۸ به نگارش در آورد. داستان در مورد یک چوپان خوش‌تیپ و ناشناخته به نام آمازان و فرماسانتا، شاهزاده خانم بابل است که عشق و حسادت، او را به مسافرت در جهان وا می‌دارد. ولتر در طی این سفرها با استفاده از استعاره‌ها و صحنه‌های ماجراجویانه، مشکلاتی را که او در بازدید از این مکان ها با آنها مواجه می‌شوند، به تصویر می‌کشد. ولتر در “شاهزاده خانم بابل” مساله سرنوشت و جبر را نیز به میان می‌کشد و در پی حل این معماست که می‌تواند به طرق مختلف به شما کمک کند تا از زندگی خود لذت ببرید. جوانی در آغاز جوانی به قصد یافتن حقیقت به راه می‌افتد، ولی هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوته‌فکری چیزی نمی‌بیند. کشیشان و روحانیان در همه جا زیان مردم را به قیمت سود خود پی می‌گیرند و دین و آیین را پیش می‌کشند. و مردم به بهانه‌های واهی نقشه می‌کشند و خون یکدیگر را می‌ریزند. در “شاهزاده خانم بابل” توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یک نفر نشده است، بدین معنی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده است و قابل مقایسه با کتب تاریخی نیست. این کتاب شامل شش داستان از نوشته های ولتر می‌باشد این کتاب نیز همانند اکثر آثار ولتر نگاهی نقادانه نسبت به روحانیون و کشیشان برجامعه دارد. از میان این شش داستان داستان سفرنامه اسکار مانتادو جالبتر از بقیه بود و کوتاه تر البته ولتر تو آثارش به صورت سطحی به خیلی از نکات اشاره می‌کتد که فهمیدن خیلی از آنها نیازمند یک پیش زمینه و اطلاعات قبلی است. کتاب شامل شش داستان است که عبارتند از: شاهزاده خانم بابل؛ سفرنامه اسکار مانتادو؛ سپید و سیاه؛ گاو سفید؛ ژانو و کولن؛ میکرو مگاس

چکیده

نویسنده: صادق فرخی قصرعاصمی
من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و … اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند

خنیاگری در خون در شناخت و بزرگداشت فریدون فرخزاد



نویسنده: میرزا آقا عسگری

میتوان فریدون فرخزاد را با ویکتور خارا شاعر مردمگرا و انقلابی شیلی مقایسه کرد. شاید این قیاس ذهن آنانی را که مرغ همسایه را غاز می دانند و در عین بیگانه پرستی، هر چیز خودی را خوار می شمارند بیاشوبد. این قیاس می تواند خشم بنیادگرایان چپ نمای ایران را که سوای شاعران انقلابی مردم ایران همچون سعید سلطانپور، خسرو گلسرخی و چند تن دیگر، برای کمتر شاعر و هنرمند دیگری ارزشی درخور قایل اند، برانگیزد. این قیاس می تواند بنیادگرایان و مدعیان دروغین چپ را که ماهیتا مسلمانند و از شاعر و هنرمند قداست و سجایائی مانند امامان و پیغمبران طلبکارند برنجاند. با این همه من نه تنها فرخزاد را با ویکتور خارا می سنجم بل که وی را از جهانی فراتر از خارا می دانم، چرا که اگر ویکتور خارا شاعر و آوازخوان بود، فرخزاد، هم شاعر بود، هم آوازخوان، هم شومن بود و هم هنرپیشه. اگر ویکتور خارا خواننده ای بود پرخاشگر به حکومت دیکتاتورهای شیلی، فرخزاد خواننده ای بود دشمن دیکتاتورهای اسلامی و فراتر از آن، افشاگر دین و خرافات این اصول گرایان ریشو و مرتجع.

هنر همیشه بر حق بودن

نوشته ی آرتور شوپنهاور است که نخستین بار در سال 1831 انتشار یافت. این کتاب جالب توجه، رساله ای گزنده و کنایه آمیز است که با نثر منحصر به فرد و تأثیرگذار شوپنهاور، بدون تردید در خاطر مخاطبین ثبت خواهد شد. شوپنهاور در این اثر، 38 روش را برای پیروز شدن بر رقیب در مناظرات و گفت و گوهای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.
این اندیشمند آلمانی برجسته، کتاب حاضر را با این ایده آغاز می کند که فیلسوفان به شکلی گسترده بر نقش منطق در گفت و گوها تمرکز کرده اند اما توجهی به هنر تاریک تر دیالکتیک (به خصوص پس از امانوئل کانت)، یعنی مجادله نداشته اند. شوپنهاور در این کتاب به مخاطبین نشان می دهد که چگونه می توانید کاری کنید که در گفت و گوها، همیشه حق را به شما بدهند. بیست‌و‌دو فصل دارد که شامل سی‌وهشت ترفند برای فارغ شدن بر رقیب در مجادلات لفظی است. شوپنهاور علاوه بر راه‌کارها، مثال و چگونگی به کارگیری روش‌ها را هم به‌طور خلاصه به خواننده می‌آموزد. از جمله ترفند‌هایی که شوپنهاور به‌طور کنایه‌آمیز در این جستار ارائه می‌کند، عبارتند از: «دستت را رو نکن»، «با سوال پیچ کردن اقرار بگیر»، «سوال های انحرافی مطرح کن»، «به رغم شکست، مدعی پیروزی شو»،«حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن»، «با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن»، «او را وادار به اغراق کن»، «اراده از عقل و هوش موثرتر است»، «به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن»

بیچارگان


نویسنده: فیودور داستایفسکی
رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان ۴۵ – ۱۸۴۴ نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو باهم شروع به خواندن دستنویس کردند و سپیده‌دم آن را به پایان رساندند و ساعت ۴ صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف ان را با این خبر که «گوگول تازه‌ای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظه‌ای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ می‌دانی چه نوشته‌ای؟… تو با بیست‌سال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سی‌سال بعد این صحنه را «شگفت‌انگیزترین لحظه حیاتش» خواند.

علل ضعف تاریخی بورژوازی ایران


نوشته “علی اکبر اکبری”،
سرمایه در محیط آزاد و امن بکار می افتد و صاحب سرمایه در صورتی سرمایه اش را در تولید و بازرگانی و صرافی بکار می اندازد که آزادی انتخاب و عمل داشته باشد. آزادی برای سرمایه گذاری، آزادی برای هر کالایی که مایل است تولید کند و به اقتضای تقاضای بازار قیمت گذاری کند و در هر کجا که سود بیشتری بدست می آید بفروشد. صاحب سرمایه می خواهد به هر کجا که سرمایه بازدهی بیشتری دارد سرمایه اش را انتقال دهد و کسی مانع کار و کسبش نشود و ایجاد ناراحتی و مزاحمت ننماید.